ازدواج با حفصه

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

حفصه دختر عمر بن خطاب بود که رسول خدا(ص)در ماه شعبان سال دوم هجرت او را به عقد خویش در آورد و سبب آن نیز این شد که هفت ماه پیش از این ازدواج،حفصه شوهر خود خنیس بن حذافة را در مدینه از دست داد و خنیس از دنیا رفت،براى عمر که هنوز وضع مرتب و سر و سامانى در مدینه نداشت و از طرفى خود را از شخصیتهاى بزرگ قریش مى‏دانست نگهدارى بیوه خنیس کار دشوارى بود و از این رو به ابو بکر و عثمان که از مهاجرین بودند و وضع بهترى داشتند پیشنهاد کرد تا حفصه را به همسرى خویش در آورند ولى آن دو زیر بار نرفته و این پیشنهاد را نپذیرفتند،عمر که با رد این پیشنهاد از طرف ابو بکر و عثمان بیشتر ناراحت و آزرده خاطر شد به عنوان شکایت از آن دو و شاید به منظور عنوان کردن اصل ماجرا وپیشنهاد ضمنى ازدواج حفصه با رسول خدا،شرح حال خود و گرفتاریهایش را نزد پیغمبر اسلام مطرح کرد و رسول خدا(ص)که منظور او را به خوبى درک کرده بودـبا اینکه قلبا علاقه‏اى به حفصه نداشتـتمایل خود را به ازدواج با حفصه اظهار کرد و بدین ترتیب عمر را خوشحال و خورسند از پیش خود بازگرداند و این ازدواج صورت گرفت و از همان آغاز معلوم بود که پیغمبر اسلام به خاطر دلجویى از عمر و تحکیم ارتباط با او و قوم و قبیله‏اش این کار را انجام داد و گرنه خود عمر نیز مى‏دانست که پیغمبر علاقه‏اى به حفصه ندارد و در ماجرایى که منجر به طلاق او از طرف رسول خدا(ص)گردید و دوباره به خاطر عمر رجوع کرد عمر به دخترش حفصه گفت:دخترم !تو به عایشه نگاه نکن و رسول خدا(ص)را میازار که به خدا من مى‏دانم پیغمبر تو را دوست ندارد و اگر به خاطر من نبود رجوع نمى‏کرد. (21)
و در پایان حوادث سال دوم باید داستان حدیث«سد ابواب...»را نیز ضمیمه کنید،که ما چون پیش از این در حوادث سال اول به مناسبت ساختمان مسجد مدینه اجمال آن را نقل کرده‏ایم تکرار نمى‏کنیم و براى تفصیل و تحقیق بیشتر نیز باید به کتابهاى مفصلى که در این باره نوشته شده مراجعه نمایید.

- پینوشتها -

21.الاصابة،ج 4،ص .265