متن ادبی «ای خورشید اولوالعزم»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

اشارات :: دی 1384، شماره 80
روزبه فروتن پی
در برفی‏ترین شب‏ها آمدی تا پرشکوفه‏ترین روزها را به جهانِ بی‏بهار هدیه کنی.
زمین، کوچک‏تر از آن است که وسعتِ مهربانی‏ات را درک کند.
اینک، نخلِ عشق است که در ناگهانی از شکفتن، سبز می‏شود و برگ و بار می‏دهد.
اینک، خورشید است که با آبیِ آسمان، غسلِ تعمید داده می‏شود.
اینک، مریمِ عذرا علیهاالسلام است که «روحِ خدا» را برای کالبدِ نیمه جانِ عالَم هدیه می‏آورد.
این نوزادِ مبارک، مسیح علیه‏السلام است که لب به سخن می‏گشاید و از زبانِ خدا، پیامبری‏اش را بشارت می‏دهد.
اینک، انجیلِ مقدس است که از دهانِ هستی، می‏تراود.
یا مسیح علیه‏السلام ! روزه سکوتِ مریم مقدس علیهاالسلام ، ابتدای سخن گفتنِ تو بود؛ تو که پیام‏آورِ صلح و دوستی هستی.
تو آمدی تا محبت را در جانِ جهان تزریق کنی.
تو آمدی؛ تا با بهارِ نَفَس‏هایت، مردگان را جان ببخشی.
تو آمدی تا دیگر بار، روایتِ چهار مرغِ ابراهیمِ خلیل علیه‏السلام ، زنده شود.
ای خورشید اوالوالعزم!
امروز، جهانِ بیمار، در انتظارِ دست‏های شفای تو و موعود آخرین ماست.
امروز، قلبِ ناقوسِ کلیساهای جهان، در آرزوی طلوعِ شما به تپش درمی‏آید.
تو آن مسیحِ موعودی که قرار است در رکاب آخرین سوار صبح، برای عالم، یکْ جهانْ صلح و محبت به ارمغان بیاورید.
ای مُبَشرِ مَلکوت!
ای خورشید اولوالعزم!
میلادت مبارک باد!