اشارات :: دی 1384، شماره 80
امیر اکبرزاده
نوری در زهدان خاک به تلاطم درمیآید. زمین در پوست خویش نمیگنجد و آسمان لبریز نغمههای مملو از سرور است. خاک به پاکی وضو میگیرد و افق در روشنترینِ لحظاتِ خویش طلوع را به نظاره مینشیند. جبرئیل در گوش آسمانها زمزمه میکند بشارتی را که از زبان وحی شنیده است.
نفسها در سینهها حبس میشوند و شوق «آمدن» از چشمها لبریز میشود. لبخند هدیهای است آسمانی که بیمضایقه بین زمین و آسمان در میان زمینیان و آسمانیان تقسیم میشود. آینهها حیرانتر از همیشه، چشم دوختهاند جادههایی را که به بیت وحی ختم میشود. این خانه مقدسترینِ مکانهاست. اینجا بیت المقدس است. قدس، گهواره آفرینش خاک است.
قدس، سرزمین مادری است که تبسمش را در هالهای از عطر مریم، به آسمانها میبرند ملائک؛ مادری که از نفس فرزندش جان تازه میگیرد، مادری که مریم است، مادر عیسی مسیح علیهالسلام نفس مطهر آفرینش، دَم پاک هستی در نای زمان و بازدم منزه ملکوت در اقلیم آسمانها، مسیح مأمومی که انتظار میکشد امامت منجی آخرالزمان را، پیامبری که شهادت میدهد ولایت امام خویش را تا در رکابش ، پیشاپیش دیگر منتظران، کعبه را غرق در نور کنند. مسیحِ منتظر، مسیحایی که منتظر است تا استشمام کند هوای پاک ظهور را.
متن ادبی «هوای پاک ظهور»
- بازدید: 4306