هنگامی که فرعون و فرعونیان در دریای نیل غرق شده و به هلاکت رسیدند، بنیاسرائیل به رهبری حضرت موسی علیه السلام پس از سالها مبارزه، پیروز شدند و زمام امور رهبری به دست موسی علیه السلام افتاد. او در یک اجتماع بسیار بزرگ (که میتوان آن را به عنوان جشن پیروزی نامید) در حضور بنیاسرائیل سخنرانی کرد، مجلس بسیار باشکوه بود، ناگاه یک نفر از موسی علیه السلام پرسید: «آیا کسی را میشناسی که نسبت به تو اعلم (عالمتر) باشد؟. موسی علیه السلام در پاسخ گفت: نه. در حدیثى از" ابن عباس" از" ابى بن کعب" مى خوانیم که از رسول خدا ص چنین نقل مى کند: یک روز موسى در میان بنى اسرائیل مشغول خطابه بود، کسى از او پرسید در روى زمین چه کسى از همه اعلم است؟ موسى گفت کسى عالمتر از خود سراغ ندارم، در این هنگام به موسى وحى شد که ما بنده اى داریم در" مجمع البحرین" که از تو دانشمندتر است، در اینجا موسى از خدا تقاضا کرد که به دیدار این مرد عالم نائل گردد، و خدا راه وصول به این هدف را به او نشان داد. نظیر این حدیث از امام صادق ع نیز نقل شده است .در حقیقت این هشدارى بود به موسى که با تمام علم و دانشش هرگز خود را برترین شخص نداند.
و مطابق بعضی از روایات، پس از نزول تورات و سخن گفتن مستقیم خدا با موسی علیه السلام ـ، موسی در ذهن خود به خودش گفت: «خداوند هیچکس را عالمتر از من نیافریده است.» در این هنگام خداوند به جبرئیل وحی کرد موسی را دریاب که در وادی هلاکت افتاده. (یعنی براثر حالتی شبیه خودخواهی، در سراشیبی نزول از مقامات عالیه معنوی قرار گرفته، به یاریش بشتاب تا اصلاح شود. جبرئیل به سراغ موسی آمد..). جبرئیل بر موسى نازل شد و پیام خداى را به او رسانید. خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد: آری داناتر از تو عبد و بنده ما خضر علیه السلام است، او اکنون در تنگه دو دریا، در کنار سنگی عظیم است. موسی علیه السلام عرض کرد: «چگونه به حضور او نایل شوم؟خداوند فرمود: «یک عدد ماهی بگیر و در میان زنبیل خود بگذار، و به سوی آن تنگه دو دریا برو، در هر جا که آن ماهی را گم کردی، آن عالم در همانجا است. موسى (علیهالسلام) فهمید که این دستور به خاطر آن خیالى است که در دل کرده، لاجرم با همراه خود یوشع بن نون به راه افتاد تا به مجمع البحرین رسیدند. در آنجا به خضر برخوردند که مشغول عبادت خداى عز و جل بود. بیضاوى صاحب تفسیر معروف ماجرا را اینگونه نقل مى کند که موسى به خدا عرض کرد: کدام یک از بندگانت نزد تو محبوب تر است؟ وحى شد: آن که مرا یاد کند و فراموشم نکند. موسى عرض کرد: کدام یک از بندگانت در قضاوت برتر از دیگران است؟ خداوند فرمود: آن کس که به حق قضاوت کند و از هواى نفس پیروى نکند؟ موسى عرض کرد: کدام یک از بندگانت دانشمندتر است؟ فرمود: آن کس که عم دیگران را به علم خود بیفزاید، شاید در این میان به سخنى برخورد که او را به هدایت راهنما گردد یا از هلاکت بازدارد. موسى عرض کرد: چگونه او را بیابم؟ بدو وحى شد: یک ماهى در زنبیل بگذار و حرکت کن و در هر جا که ماهى را گم کردى، خضر آن جاست.
-----------------------------
منبع : سایت طهور