اختلاف روایات درباره داستان موسی و خضر (ع)

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می فرماید: در تفسیر برهان از ابن بابویه و او به سند خود از جعفر بن محمد بن عماره از پدرش از جعفر بن محمد (ع) روایت کرده که در ضمن حدیثى فرمود: خدا وقتى با موسى تکلم کرد، تکلم کردنى، و تورات را بر او نازل کرد و در الواح برایش از همه چیز موعظه و تفصیل بنوشت و معجزه اى در دست او و معجزه اى در عصاى او قرار داد، و معجزه هایى در جریان طوفان و ملخ و قورباغه و سوسمار و خون و شکافته شدن دریا و غرق فرعون و لشگرش به دست او جارى ساخت طبع بشرى او بر آنش داشت که در دل بگوید: گمان نمى کنم خدا خلقى آفریده باشد که داناتر از من باشد، به محضى که این خیال در دلش خطور نمود خداى عز و جل به جبرئیلش وحى کرد، بنده ام را قبل از آنکه (در اثر عجب) هلاک گردد دریاب و به او بگو که در محل تلاقى دو دریا مرد عابدى است، باید او را پیروى کنى و از او تعلیم بگیرى.
جبرئیل بر موسى نازل شد و پیام خداى را به او رسانید. موسى (ع) فهمید که این دستور به خاطر آن خیالى است که در دل کرده، لا جرم با همراه خود یوشع بن نون به راه افتاد تا به مجمع البحرین رسیدند. در آنجا به خضر برخوردند که مشغول عبادت خداى عزوجل بود و قرآن کریم در این باره فرموده: «فوجدا عبدا من عبادنا آتیناه رحمة من عندنا و علمناه من لدنا علما ...» ترجمه: پس بنده اى از بندگان ما را یافتند که از جانب خویش رحمتى بدو داده بودیم و از نزد خویش دانشى به او آموخته بودیم (کهف، 65)
و عیاشى داستان را در تفسیرش به دو طریق و قمى نیز به دو طریق یکى با سند و یکى بى سند روایت کرده اند. و الدر المنثور آن را به طرق زیادى از ارباب جوامع از قبیل بخارى، مسلم، نسایى، ترمذى و غیر ایشان از ابن عباس و از ابى بن کعب از رسول خدا (ص) روایت کرده است. همه احادیث در آن مضمونى که ما از حدیث محمد بن عماره آوردیم متفقند. و نیز دراینکه آن ماهى که با خود داشته اند در روى تخت سنگ زنده شده و راه خود را در دریا گرفته و ناپدید شده، اتفاق دارند. لیکن در بسیارى از جزئیات که زائد بر آنچه از قصه در قرآن آمده است اختلاف دارند. یکى آن مطلبى است که از روایت ابن بابویه و قمى به دست مى آید که مجمع البحرین در سرزمین شامات و فلسطین واقع بوده، به قرینه اینکه در روایت، این دو بزرگوار آن قریه اى که در کنار آن دیوار ساختند ناصره نامیده شده که نصارى منسوب به آنند و ناصره در این سرزمین است. ولى در بعضى از روایات، مجمع البحرین را اراضى آذربایجان دانسته. این معنا را الدر المنثور هم از سدى نقل کرده که گفته است: آن دو بحر عبارت بوده از " کر" و " رس" که در دریا مى ریختند و قریه نامبرده در داستان " باجروان" نامیده مى شده که مردمش بسیار لئیم و پست بوده اند. و از ابى روایت شده که آن قریه " افریقیه" بوده و از قرظى نقل شده که گفته است " طنجه" بوده است. و از قتاده نقل شده که مجمع البحرین محل تلاقى دریاى روم و دریاى فارس است اختلاف دیگرى که وجود دارد در باره آن ماهى است. در بعضى آمده که ماهى بریان بوده. و در بیشتر روایات آمده که ماهى شور بوده، و در مرسله قمى و در روایات مسلم و بخارى و نسایى و ترمذى و دیگران آمده که نزد تخته سنگ چشمه حیات بوده. حتى در روایت مسلم و غیر او آمده که آن آب، آب حیات بوده که هر کس از آن بخورد همیشه زنده مى ماند و هیچ مرده بى جانى به آن نزدیک نمى شود مگر آنکه زنده مى گردد، به همین جهت بوده که وقتى موسى و رفیقش نزدیک آن آب نشستند ماهى زنده شد ...
و در غیر این روایت آمده: رفیق موسى از آن آب وضو گرفت، از آب وضویش یک قطره به آن ماهى چکید و زنده اش کرد. و در دیگرى آمده که یوشع از آن آب خورد در حالى که حق خوردن نداشت پس خضر چون او را با موسى بدید به جرم اینکه از آن آب نوشیده او را در یک کشتى بست و رهایش کرد او در نتیجه در میان امواج دریا سرگردان هست تا قیامت قیام کند. و در بعضى دیگر آمده: نزدیک صخره، چشمه حیات بوده، همان چشمه اى که خودخضر از آن نوشید- این قسمت را سایر روایات ندارند. و از جمله اختلافاتى که در این داستان هست این است که در چهار روایت صحیح مسلم، بخارى، نسایى، و ترمذى، و غیر آنها آمده که: ماهى به دریا افتاد و راه خود را پیش گرفت که برود، پس خداوند متعال آب را بر آن ماهى از جریان انداخت، در نتیجه ماهى در قطعه اى از آب که به صورت اطاقى درآمده بود محبوس شد ... و در بعضى دیگر آمده که موسى بعد از آنکه از سفر با خضر برگشت اثر حرکت ماهى را دید، و آن را دنبال کرد، هر جا که مى رفت موسى هم روى آب مى رفت تا به جزیره اى از جزائر عرب رسیدند.و در حدیث طبرى از ابن عباس آمده که: او، یعنى موسى، برگشت تا نزد تخته سنگ رسید، در آنجا ماهى را دید، ماهى فرار کرد و در آب به این سو و آن سو مى رفت و خود را به دریا مى زد. موسى هم او را دنبال نمود، با عصاى خود به آب مى زد و آب کنار مى رفت تا او را بگیرد، از این به بعد ماهى هر جا که از دریا مى گذشت خشک مى شد و مانند تخته سنگ مى گردید. بعضى از روایات هم این قسمت را ندارد. اختلاف دیگر، در محل ملاقات با خضر است، در بیشتر روایات آمده که موسى خضر را نزد تخته سنگ دید. و در بعضى آمده که ماهى را دنبال کرد تا بگیرد، به جزیره اى از جزائر دریا رسید، آنجا خضر را دیدار کرد. و در بعضى آمده که او را دید که روى آب نشسته، و یا تکیه داده است.اختلاف دیگر در این است که آیا رفیق موسى هم با موسى و خضر بود یا آن دو وى را رها نموده پى کار خود رفتند؟.
اختلاف دیگر در کیفیت سوراخ کردن کشتى و کیفیت کشتن آن کودک و در کیفیت بر پا داشتن دیوار و در گنج نهفته در زیر آن است، لیکن اکثر روایات دارد که گنج مذکور لوحى از طلا بوده که در آن مواعظى چند نوشته شده بوده. و در خصوص پدر صالح ظاهر بیشتر روایات این است که پدر بلافصل آن دو کودک بوده ولى در بعضى دیگر آمده که جد دهمى و در بعضى هفتمى بوده. و در بعضى آمده که میان آن کودک و آن پدر صالح هفتاد پدر فاصله بوده. و در بعضى از روایات آمده که هفتصد سال فاصله بوده. و اختلافات دیگرى از این قبیل که در جهات مختلف این داستان وجود دارد.
و در تفسیر قمى از محمد بن بلال از یونس در نامه اى که به حضرت رضا (ع) نوشته اند از آن جناب پرسیده اند از موسى و آن عالمى که نزدش رفت کدام عالم تر بودند؟ دیگر اینکه آیا جائز است که پیغمبرى چون موسى که خودش حجت خدا بوده حجتى دیگر در زمان خود او بوده باشد؟ حضرت فرموده است: موسى نزد آن عالم رفت و او را در جزیره اى از جزایر دریا دیدار نمود که یا نشسته بود و یا تکیه داده بود، موسى سلام داد، و او معناى سلام را نفهمید، چون در همه روى زمین سلام دادن معمول نبود. پرسید تو کیستى؟ گفت: من موسى بن عمرانم، پرسید تو آن موسى بن عمرانى که خدا با او تکلم کرده؟ گفت آرى. پرسید چه حاجت دارى؟ گفت: آمده ام تا مرا از آن رشدى که تعلیم داده شده اى تعلیمم دهى. گفت: من موکل بر امرى شده ام که تو طاقت آن را ندارى، هم چنان که تو موظف به امرى شده اى که من طاقتش را ندارم، - تا آخر حدیث. این معنا در اخبار دیگرى، هم از طرق شیعه و هم سنى روایت شده است. و در الدر المنثور است که حاکم- وى حدیث را صحیح دانسته- از ابى روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود: وقتى موسى خضر را دید مرغى آمد و منقار خود را در آب فرو برد، خضر به موسى گفت: مى بینى که این مرغ با این عمل خود چه مى گوید؟ گفت: چه مى گوید. گفت مى گوید: علم تو و علم موسى در برابر علم خدا در مثل مانند آبى مى ماند که من با منقارم از دریا برمى دارم و در تفسیر عیاشى از هشام بن سالم از ابو عبد الله (ع) روایت کرده که فرمود: موسى عالمتر از خضر بود و در همان کتاب از ابو حمزه از امام باقر (ع) روایت شده که فرموده:جانشین موسى یوشع بن نون بوده و مقصود از" فتى" که در قرآن کریم آمده همو است باز در آن کتاب از عبدالله بن میمون قداح از امام صادق از پدرش (ع) روایت آورده که فرمود: روزى موسى در میان جمعى از بزرگان بنى اسرائیل نشسته بود، مردى به او گفت: من احدى را سراغ ندارم که به خدا عالم تر از تو باشد. موسى هم گفت: من نیز سراغ ندارم. خدا بدو وحى فرستاد که چرا، بنده ام خضر از تو به من داناتر است. موسى تقاضا کرد تا بدو راهش بنماید. قضیه ماهى، نشانى میان موسى و خدا بود براى یافتن خضر که داستانش را قرآن کریم آورده است.
-----------------------------
منبع : سایت طهور

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page