مى نويسد: يكى از چوبانهاى شيرازى مى گفت : هر سال ده اوّل محرم يك زنى كه سرو رويش به مسلمانى نمى خورد، مى آمد و يك گوسفند بزرگ و چاق از من خريدارى مى كرد و از لحاظ قيمت هيچ گونه صحبتى نداشت ،
چند سال برنامه ادمه پيدا كرد اسباب كنجكاوى فراهم شد.
از او سؤ ال كردم ، جواب داد: ((گوسفند را براى عزادارى ((حضرت اباالفضل العباس (ع ) خريدارى مى كنم )) من و همسرم مسلمان نيستيم و علّت قربانى كردن گوسفند اين است كه شوهرم راننده كاميون مى باشد.
در يكى از سفرمان اتفاق ناگوارى برايش پيش آمد. ((در يكى از سرازيريهاى خطرناك ناگهان متوجه مى شود ترمز ماشينش بريده است و هيچ كارى از دستش ساخته نيست . در آن اظطراب به ذهنش خطور مى كند كه شيعيان معتقد هستند كه هر كس متوسل به ((حضرت اباالفضل بشود و كمكى از ايشان بخواهد حاجتش را برآورده خواهد نمود.
در آن حال اظطرار از آن بزگوار طلب كمك مى كند. ناگاه متوجّه مى شود كه كاميون با آن سرعت به صورت معجزه آسائى توقف نمود.))
بعد از آنكه شوهرم به منزل رسيد و قضيه را نقل كرد هر دو تصميم گرفتيم ((هر سال ايام محرم گوسفندى را جلوى دسته عزاداران ((حضرت اباالفضل العباس قربانى كنيم )) و گوشت آن را طبخ نموده و به عزاداران اطعام كنيم و خريد گوسفند براى اين كار مى باشد.(1)
السّلام اى باغبان باغ خون
اى زده از ناى دل فرياد عشق
اى گل باغ اميرالمؤ منين
عشق و ايثار و وفا پابست تو
دشت دين را آبيارى كرده اى
آبروى آب ، اشك چشم توست
اى اميد كودكان عبّاس من
كودكان احساس غربت مى كنند
مِهْر من ماه على مير حرم
---------------------------------------
1-مدرك قبل.
2-نماز شام غريبان، ص 82.
------------------------------
على مير خلف زاده