475: آيا در عصر ظهور همه يك عقيده و مرام خواهند داشت؟
براى تشكيل جامعه واحد و امت واحده، يك موضوع ضرورى است و آن جهان بينى واحد و اعتقاد واحد است.
در دوران ظهور و روزگار دولت عدل بنياد مهدوى عليه السلام جهان بينى واحدى بر جهان حاكم مى گردد و راه و روش و برنامه ها يكى است، و يك پارچگى و يگانگى واقعى در عقيده و مرام پديد مى آيد، و مردمان همه يكدل و يك زبان به سوى سعادت و صلاح حركت مى كنند.
امام مهدى عليه السلام كه مصلحى حقيقى است و راه و روش او بر پايه قانون جاويدان حق و عدل استقرار دارد و با فطرت و سرشت انسان ها هماهنگ و سازگار است، وحدتى واقعى را بر اساس اصول توحيد و ايدئولوژى اسلامى پى مى ريزد و همه انسان ها را در زير شعار يگانه و دين واحد گرد مى آورد.
امام على عليه السلام به مالك بن حمزه فرمود: ((... در اين زمان قائم ما قيام كند و همه را بر يك مرام و عقيده گرد آورد)).(1)
امام صادق عليه السلام فرمود:فوالله يا مفضل! ليرفع عن الملل و الاديان الاختلاف و يكون الدين كله لله (2)؛ ((... به خدا سوگند اى مفضل! [امام قائم] از ميان ملت ها و آيين ها اختلاف را بر مى دارد و يك دين بر همه حاكم مى گردد.))
476: امام مهدى عليه السلام با كدام دين بر عالم حكومت مى كند؟
دينى كه خود امام مهدى عليه السلام به آن متدين است و بعد از ظهور با آن بر مردم حكومت مى كند دين اسلام است. اين مدعا را با چند دليل مى توان به اثبات رساند:
1- از آنجا كه حضرت مهدى عليه السلام خاتم اوصياى پيامبر اسلام است و قرار است به طور حتم او بر عالم حكومت كند، لذا به طور حتم دين حاكم در آن زمان دين اسلام است.
2- از آنجا كه حكومت حضرت مهدى عليه السلام مطابق روايات متواتره و صحيحه، حكومت عدل در تمام زمينه هاست، و عدل كامل نيز منحصر در اسلام است، نتيجه مى گيريم نظامى را كه حضرت مهدى عليه السلام با آن حكومت خواهد كرد، نظام اسلام خواهد بود.
3- مطابق برخى از اخبار حضرت مهدى عليه السلام بر امت اسلامى حكومت خواهد كرد، اين روايات به نوبه خود دلالت دارد كه حكم او اسلامى بوده و احكام اجرايى او اسلامى خواهد بود.
ترمذى به سند حسن از ابى سعيد خدرى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود: ((همانا در ميان امت من مهدى است كه خروج خواهد كرد...)).(3)
4- برخى از روايات نيز به طور صريح دلالت دارد بر اينكه حضرت مهدى عليه السلام احكام اسلام و سنت رسول خدا صلى الله عليه و آله را بعد از ظهور به اجرا خواهد گذاشت: طبرانى در ((المعجم الاوسط)) و نيز ابو نعيم اصفهانى از ابى سعيد خدرى نقل كرده اند كه گفت: از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: ((مردى از اهل بيتم خروج مى كند كه به سنت من قيام مى نمايد...)).(4)
5- رواياتى كه به طور متواتر از رسول خدا صلى الله عليه و آله و ائمه اهل بيت عليهم السلام وارد شده كه امام مهدى عليه السلام زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد. و عدل كامل تنها در دين خاتم و كامل متجلى است كه همان دين اسلام است. نتيجه اينكه دينى كه حاكم در عصر ظهور است همان دين اسلام مى باشد.
477: آيا در دولت حضرت مهدى عليه السلام جز مسلمان روى زمين باقى نمى ماند؟
از برخى روايات استفاده مى شود كه در عصر دولت حضرت مهدى عليه السلام جز مسلمان احدى روى زمين باقى نمى ماند.
ابن بكير مى گويد: از حضرت ابوالحسن عليه السلام تفسير آيه شريفهو له اسلم من فى السموات و الارض طوعا و كرها و اليه يرجعونرا سؤال كردم، فرمود:انزلت فى القائم عليه السلام اذا خرج فى اليهود و النصارى و الصابئين و الزنادقه و اهل الردة و الكفار فى شرق الارض و غربها، فعرض عليهم الاسلام، فمن اسلم طوعا امره بالصلوة و الزكوة و ما يؤ مر به المسلم و يجب لله عليه، و من لم يسلم ضرب عنقه حتى لا يبقى فى المشارق و المغارب اءحد الا وحد الله (5)؛ ((آيه مذكور در شاءن قائم نازل شده است، وقتى آن جناب ظاهر شود دين اسلام را بر يهود و نصارا و صابئين و كفار شرق و غرب عرضه مى دارد، پس هر كس با ميل و اختيار اسلام بياورد او را به نماز و زكات و ساير واجبات امر مى كند، و هر كس از قبول اسلام سرباز زند، گردنش را مى زند، تا آنكه در شرق و غرب زمين جز موحد و خداپرست كسى باقى نمى ماند...)).
ولى با مراجعه به روايات ديگر پى خواهيم برد كه يهود و نصارا تا روز قيامت باقى خواهند ماند:
ابو بصير مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم كه صاحب الامر با اهل ذمه، يهود و نصارا چه خواهد كرد؟ فرمود:... يسالمهم كما سالمهم رسول الله صلى الله عليه و آله و يؤ دون الجزية عن يدوهم صاغرون... (6)؛ ((مانند پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با آنان مصالحه مى كند، آنها هم با كمال تواضع و خوارى جزيه مى دهند.))
امام باقر عليه السلام فرمود: ((صاحب امر، مهدى ناميده شده به جهت آنكه تورات و ساير كتاب هاى آسمانى را از غارى كه در انطاكيه واقع شده خارج مى كند و بين اهل تورات به تورات و اهل انجيل به انجيل و اهل زبور به زبور و اهل قرآن به قرآن حكم خواهد كرد)).(7)
از آنجا كه اين دسته روايات كه دلالت بر بقاى يهود و نصارا تا روز قيامت دارد با ظاهر آيات قرآن مطابق است، لذا آن را بر طايفه اول از روايات مقدم مى داريم.
خداوند متعال مى فرمايد:و من الذين قالوا انا نصارى اخذنا ميثاقهم فنسوا حظا مما ذكروا به فاءغرينا بينهم العداوة و البغضاء الى يوم القيامة (8)؛ ((و ما از كسانى كه ادعاى نصرانيت داشتند پيمان گرفتيم، پس قسمتى از پندهاى ما را فراموش نمودند ما هم دشمنى و كينه را تا قيامت در بينشان انداختيم.))
و نيز مى فرمايد:اذ قال الله يا عيسى انى متوفيك و رافتعك الى و مطهرك من الذين كفروا و جاعل الذين اتبعوك فوق الذين كفروا الى يوم القيامة (9)؛ ((يادآور زمانى را كه خداوند فرمود: اى عيسى! همانا من تو را گرفته و به سوى خويش برآورم و از كفار دورت نمايم و پيروانت را تا قيامت بالا دست و مسلط بر كفار گردانم.))
از اين آيات و آيات ديگر استفاده مى شود كه يهود و نصارا تا روز قيامت باقى خواهند ماند، هر چند ممكن است در اقليت باشند و بدون آنكه صاحب اختيار و اقتدار گردند، در پناه دولت اسلامى جان و مال و آبرو و ناموس آنها محفوظ باشد.
در آيه اخير دو نكته قابل توجه است:
1- اينكه مقصود به ((توفى در آيه اخذ به قوت و تمام است نه مرگ آن گونه كه علامه طباطبايى رحمة الله عليه از اهل لغت نقل كرده است.
2- مقصود از متابعين حضرت عيسى عليه السلام كه بر كفار تفوق داده شده اند كسانى هستند كه در زمان آن حضرت و بعد از ايشان در خط توحيد بوده و بعد از ظهور اسلام از پيامبر آن يعنى حضرت محمد صلى الله عليه و آله پيروى كرده اند.
478: در عصر ظهور كدامين مذهب حاكم است؟
شكى نيست كه اسلام آخرين دين بشر از جانب خداوند متعال است. لذا خداوند متعال پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را به عنوان ((خاتم النبيين)) توصيف كرده، آن حضرت نيز تصريح به اين نموده كه بعد از خود پيامبرى ديگر نخواهد بود. لكن سؤ ال اين است كه از بين مذاهب موجود كدامين مذهب از مذاهب اسلامى به اجرا در خواهد آمد؟
پاسخ: مطابق آيات و روايات فراوان دين حاكم در عصر ظهور دين اسلام است (10)، ولى با ضميمه كردن اين آيات به آيه اكمال پى مى بريم كه مذهب رايج در عصر ظهور همان مذهب تشيع است.
خداوند متعال مى فرمايد:اليوم اكلملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا (11)؛ ((امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين [جاودان] شما پذيرفتم.))
در آن روز چه اتفاق افتاده است كه خداوند به سبب آن دين خود را بر مردم كامل كرده و نعمت را بر آنان تمام نموده است و اسلام را همراه با آن پذيرفته است؟ كليد فهم اين سؤال ها بررسى شان نزول آيه و روشن شدن مصدق كلمه ((اليوم)) در آيه شريفه است.
با مراجعه به روايات و بيان مفسرين در ذيل آيه فوق پى مى بريم كه شان نزول آيه قضيه اى است كه در غدير خم روز هيجدهم ذى حجه اتفاق افتاده است. در آن روز پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دست حضرت على عليه السلام را بلند كرده و او را به عنوان امام و خليفه و جانشين بعد از خود معرفى كرده است. پس دين مرضى خداوند در عصر ظهور كه بر همه اديان غالب خواهد شد همان دينى است كه در مذاهب تشيع يعنى پيروى از امام على عليه السلام و يازده امام معصوم از فرزندان او متبلور شده است.
لذا خداوند متعال در سوره نور مى فرمايد:... و ليمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم... (12)؛ ((و دينى را كه براى آنها پسنديده است پياده خواهد نمود.))
اين دين پسنديده همان دينى است كه در روز غدير خم با خط ولايت مستدام است.
479: حضرت مهدى عليه السلام بعد از ظهور با انحرافات فكرى چگونه برخوردار خواهد كرد؟
يكى از مشكلاتى كه امام مهدى عليه السلام با آن روبه رو مى شود مشكل انحراف ها و برداشتها و تفسيرهاى نادرستى است كه در راه و روش هاى دين خدا و اصول و فروع احكام الهى پديد آمده و قرن ها در ذهن جامعه اسلامى نفوذ و رسوخ كرده است. اين موضوع، مانع عظيمى بر سر راه امام مهدى عليه السلام است؛ زيرا كفر و كافر به سلاحى مجهز نيست و انسان بى اعتقاد، حقى را به نام اسلام واژگون نياموخته است و براى او اصل يا اصولى را نادرست تفسير نكرده و چيزى را به شكل انحرافى و نادرست به نام دين خدا در ذهن مردم جاى نداده است و آيه يا حديثى را به راءى و دلخواه خويش معنى نكرده است... اين كار آسانى است، ليكن با مسلمان و مدعى خداشناسى كه تعاليم دين يا بخش هايى از آن را به گونه اى انحرافى آموخته و معناى بسيارى از احاديث و آيات قرآنى را برعكس فهميده است و... چگونه مى توان روبه رو شد؟ و چه سان مى توان به اين طبقه فهماند كه اين افكار و انديشه ها و تفسير و تاويل ها كه آنان و جامعه و پيشوايان و مبلغان مذهبى ايشان به نام دين آموزش داده اند و سال ها بلكه قرن ها گفته و تكرار كرده اند دين خدا نيست؟ در اين جا مشكلاتى روى مى دهند كه در مورد كافران و بى اعتقادان وجود ندارد؟ اين جريان يكى از موانع بزرگ بر سر راه امام مهدى عليه السلام است، زيرا در اين جريان امام تنها با توده هاى ناآگاه رو در رو نيست، بلكه عاملين اصلى توجيه ها و تاويل ها و انحراف ها و تحريف ها نيز پشت سر آنان قرار دارند و همواره به تحريك افكار و فتنه گرى مشغول اند. عاملان اصلى بر عكس تفسير كردن قرآن و حديث از سه جريان تشكيل مى شوند:
1- روحانيان دنيادار و وابسته.
2- سرمايه داران و اشراف.
3- حكومت هاى به ظاهر اسلامى.
شايد بخشى از برنامه هاى كشتار گسترده و فراگير امام مهدى عليه السلام در جامعه هاى اسلامى در اين ارتباط باشد و به اين علت باشد كه مسلمانان به حربه اسلام انحرافى كه در حقيقت ضد اسلام است به جنگ با امام بر مى خيزند و امام ناگزير با قاطعيت با آنان روبه رو مى شود، البته در صورتى كه از افكار و انديشه هاى نادرست خويش دست بر ندارند.
امام صادق عليه السلام فرمود:ان قائمنا اذا قام استقبل من جهلة الناس اشد مما استقبله رسول الله من جهال الجاهلية. قلت: و كيف ذلك؟ قال اءن رسول الله صلى الله عليه و آله اءتى الناس و هم يعبدون الحجارة والصخور و العيدان و الخشب المنحوتة و ان قائمنا اذا قام اتى الناس وكلهم يتاول عليه كتاب الله و يحتج عليه به... (13)؛ ((آزارى كه قائم به هنگام رستاخيز خويش از جاهلان آخرالزمان بيند بسى سخت تر است از آن همه آزار كه پيامبر صلى الله عليه و آله از مردم جاهليت ديد. راوى مى گويد: گفتم اين چگونه مى شود؟ امام فرمود: پيامبر به ميان مردم آمد در حالى كه ايشان سنگ و صخره و چوب و تخته هاى تراشيده را مى پرستيدند و قائم ما كه قيام كند مردمان همه از كتاب خدا براى وى دليل مى آورند و آيه هاى قرآن را تاويل و توجيه مى كنند.))
مشكل امام زمان عليه السلام مشكل توده هاى جاهل و نادانى است كه در دوران عمر خود گرفتار بدآموزى هاى گسترده در تعاليم دين بوده اند و به رهبرى و راهنمايى تزويرگران عالم نما از سر جهل رو در روى امام و منجى خويش مى ايستند و با تحريك مدعيان دروغين علم دين با امام بر حق به ستيز بر مى خيزند، و درگيرى با حربه تاويل قرآن خواهد بود.
كوشش امام و رسالت او تطبيق دست و دقيق تعاليم قرآن بر مسائل حيات بشرى و مشخص كردن حد و مرزهاى تعاليم واقعى احكام است.
480: آيا حكومت امام مهدى عليه السلام نژادى است؟
گر چه برخى اديان منحرف و آيين هاى شبه دينى، معتقد به برترى برخى عناصر و انسان ها بر برخى ديگرند، لكن مطابق ادله اى كه به آنها اشاره خواهيم كرد در حكومت و دولت حضرت مهدى عليه السلام نژادپرستى جايگاهى ندارد:
1- دعوت حضرت بر اساس احكام اسلامى است، و مى دانيم كه اسلام به طور صريح نژاد پرستى را نفى مى كند، آنجاكه مى فرمايد:يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا اءن اكرمكم عند الله اتقيكم (14)؛ ((اى مردم ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را از تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد [ولى] گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست)).
اسلام دين عموم مردم در عصر ظهور است و اختصاص به قوم و دسته خاصى ندارد، خداوند مى فرمايد:و ما اءرسلناك الا كافة للناس بشيرا و نذيرا ولكن اكثر الناس لا يعلمون (15)؛ ((ما تو را جز براى همه مردم نفرستاديم تا بشارت دهى و بترسانى ولى بيشتر مردم نمى دانند)) .
اسلام ملاك هاى جديدى را براى برترى جويى قرار داده است كه هيچ ارتباطى با نژادپرستى و عنصريت دارد:
الف: علم:قل هل يستوى الذين يعلمون و الذين لا يعلمون انما يتذكر اولوا الالباب (16)؛ ((بگو آيا كسانى كه مى دانند با كسانى كه نمى دانند يكسانند؟ تنها خردمندان متذكر مى شوند.))
ب: تقوا:ان اكرمكم عند الله اتقيكم (17)؛ ((همانا گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست.))
ج: جهاد:لا يستوى القاعدون من المومنين غير اولى الضرر و المجاهدين فى سبيل الله باموالهم و انفسهم فضل الله المجاهدين باموالهم و انفسهم على القاعدين درجة... (18)؛ (([هرگز] افراد با ايمانى كه بدون بيمارى و ناراحتى از جهاد بازنشستند با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند يكسان نيستند خداوند مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان [ترك كنندگان جهاد] برترى مهمى بخشيده...)).
2- دعوت حضرت مهدى عليه السلام و دولت او جهانى است و اين نوع دعوت با نژادپرستى سازگارى ندارد.
3- مطابق برخى از روايات دولت حضرت مهدى عليه السلام دولتى متعادل و مخالف با نژادپرستى است.
الف: رواياتى كه دلالت دارد بر اينكه حكم حضرت بر عرب شديد است.(19) و اگر قرار بر حكومت نژادپرستى باشد اين روايات متضافره بى معنا خواهد بود.
ب: رواياتى كه دلالت دارد بر اينكه اصحاب خالص حضرت از نژادهاى مختلف و از كشورهاى مختلف هستند.
شيخ طوسى از ابى بصير از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه درباره اصحاب قائم عليه السلام فرمود: ((سيصد و سيزده نفر مرد به عدد اهل بدر از مكان هاى مختلف به سوى او مى آيند)).(20)
مطابق برخى از روايات حضرت به سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله عمل خواهند نمود. و مى دانيم كه سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله نفى هر گونه نژادپرستى بوده است.
481: آيا نوع حكومت حضرت مهدى عليه السلام همانند ساير حكومت ها است؟
مى توان به طور جزم ادعا كرد كه نوع حكومت حضرت مهدى عليه السلام شبيه هيچ يك از كومت هاى موجود در دنيا نيست زيرا:
اولا: حضرت مهدى عليه السلام قرار است در عصر ظهورش اسلام را به تمام معنا به عنوان برنامه حكومتى عادل پياده كند، و مى دانيم كه برنامه هاى اسلامى با هيچ يك از نظام هاى حكومتى جهان مطابقت و شابهت كامل ندارد.
ثانيا: اساس و بنياد حكومت هاى رايج در دنيا بر ظلم و تعدى استوار است حتى حكومت دموكراسى كه بر اساس راى اكثريت استوار است در آن ظلم به اقليتى است كه حاكم و حكومت او را نپذيرفته است، در حالى كه امام زمان عليه السلام يكى از اهداف اصلى حكومتش برچيدن ظلم و بى عدالتى و گسترش دل و داد در سطح كل جامعه است.
ثالثا: همه نظام ها و قوانين موجود در جهان بر ماديت و اسقاط عنصر الهى در امور استوار است خواه به صراحت تصريح كرده باشند همانند ماركسيست ها يا ضمنا همانند هر حكومتى ديگر، در حالى كه نظام حكومتى حضرت مهدى عليه السلام بر پايه معنويت و ربط انسان به خدا و تربيت جسم و روح استوار ست. لذا تمام قوانين حكومت حضرت قوانين الهى خواهد بود.
رابعا: حكومت امام زمان عليه السلام نوع حكومتى است كه تمام خواسته هاى مادى و معنوى بشر را كه در دوره هاى قبل و حكومت هاى پيشين برآورده نشده است تامين خواهد كرد و مردم را از ياءس و نااميدى كه از ناكامى حكومت هاى پيشين پديد آمده برطرف مى سازد. و لذا در روايات آمده است: ((همانا دولت ما آخرين دولت است و براى هيچ اهل بيتى دولتى نيست جز آنكه قبل از ما مالك حكومت خواهند شد تا اينكه وقتى كه سيره ما را ديدند نگويند: اگر ما مالك شده بوديم به مثل همين روش عمل مى كرديم. و آن است گفتار خداوند متعال:و العاقبة للمتقين.(21)
482: امام زمان عليه السلام در مقابله با ستمگران و اجراى حدود و احكام الهى چگونه رفتارى دارند؟
امام مهدى عليه السلام در راه و روش خويش سازش ناپذير است و در اجراى حدود و احكام الهى و مبارزه با ستمگران قاطعيتى خدايى دارد. چشم پوشى و مسامحه اى در راه و روش او نيست. از ملامت ملامت گران نمى هراسد، از هيچ مقام و قدرتى نمى ترسد و بدون هيچ گونه ملاحظه اى تبهكاران را كيفر مى دهد.
قاطعيت، خصلت همه رهبران راستين الهى است و در امام مهدى عليه السلام اين خلصت در حد اوج و كمال است و معيار پاك سازى اجتماعات بشرى همين است.
امام باقر عليه السلام فرمود: ((قائم قيام مى كند... بر اعراب سختگير است و راه و روش او شمشير بوده و در راه اجراى برنامه هاى الهى از ملامت ملامت گران بيم نمى كند)).(22)
امام كاظم عليه السلام فرمود: ((خداوند براى دوازدهمين امام از خاندان ما هر دشوارى را آسان مى گرداند و به دست او هر جبار سرسختى نابود مى شود و هر شيطان سركشى هلاك مى گردد)).(23)
483: آيا در عصر ظهور، زندگى بشر سامان مى يابد؟
در زيارت نامه ها و رواياتى كه درباره حضرت مهدى عليه السلام و عصر ظهور رسيده به زندگى اصيل و درست انسان در پرتو فروغ جاودانه تعاليم امام مهدى عليه السلام اشاره رفته است.
در زيارتى درباره حضرت مهدى عليه السلام مى خوانيم:... السلام على ربيع الانام و نضرة الايام... (24)؛ ((... سلام بر بهاران زندگى مردمان و طراوت روزگاران...)).
امام حسين عليه السلام فرمود؛منا اثنى عشر مهديا... و آخرهم التاسع من ولدى و هو القائم بالحق يحيى الله به الارض بعد موتها... (25)؛ ((در خاندان ما دوازده مهدى است... آخر آنان نهمين فرزند من است كه به حق قيام كند و خداوند، زمين مرده را با به دست او زنده كند...)).
امام صادق عليه السلام در تفسير آيهاعلموا ان الله يحيى الارض بعد موتها...فرمود: يعنى خداوند زمين را با عدل قائم در رستاخيز ظهور او زنده مى گرداند پس از آنكه از ستم فرمانروايان ضلالت مرده باشد...)) (26)
484: سرلوحه برنامه هاى حضرت مهدى عليه السلام چيست؟
گسترش عدالت در سراسر گيتى در راس آرمان هاى انقلاب امام مهدى عليه السلام قرار دارد و از هدف هاى اساسى آن تحول عظيم جهانى است، چنان كه اين اصل از نخستين هدف ها و اصلى ترين برنامه هاى همه پيامبران بوده است، كه در گذشته تاريخ، اجتماعات و مردمان را بدان فرا خوانده اند و در راه تحقق آن فداكارى هاى فراوان كرده اند. مى توان گفت بيشترين درگيرى و مبارزه پيامبران بر سر اجراى عدالت بوده است....
امام زمان عليه السلام در برابر طبقات آگاه و عالمان و روشنفكرانى كه بخواهند به گونه اى در برابر اجراى عدالت بايستند مقاومت مى كند، و با كسانى كه با توجيه كلام خدا و تاءويل آيات قرآن كريم، قصد تضعيف مبانى انقلاب او را دارند درگير مى شود و آنان را از جلو راه انقلاب بر مى دارد.
((عدل)) به معناى رعايت دقيق حق و حقوق مردم و برابرى همه آنها در برخوردارى از حقوق و منافع مشروع و معقول خويش است، چنان كه ((ظلم)) زير پا نهادن حق و حقوق ديگران و نابرابرى و تبعيض است. عدالت، زمينه حيات اجتماعى تنها در بخش ويژه اى از جامعه نيست بلكه در همه ابعاد حيات فردى و اجتماعى عامل اصلى حيات و زندگى انسان، اصل عدالت و عدل است. عدل حيات زندگى است و زندگى بى عدالت مرگى است كه حيات پنداشته مى شود.
امام حسين عليه السلام فرمود:لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله عزوجل ذلك اليوم حتى يخرج رجل من ولدى فيملاها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما. كذلك سمعت رسول الله يقول (27)؛ ((اگر از عمر دنيا تنها يك روز باقى مانده باشد خداوند آن روز را دراز گرداند تا مردى از فرزندان من قيام كند و زمين را از عدل و داد بيا كند آن گونه كه از ستم و بيداد آكنده باشد. اين چنين از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم.))
امام زمان در لحظات نخستين پس از تولد دهان به سخن گشود و عرض كرد:... اللهم انجز لى ما وعدتنى و اتمم لى امرى و ثبت و طاءتى و املا الارض بى عدلا و قسطا (28)؛ ((خداوندا! به آنچه بر من وعده دادى وفا كن و امر مرا به كمال برسان و گام هاى مرا استوار بدار و زمين را به دست من آكنده از عدل و داد ساز.))
امام على عليه السلام درباره عصر ظهور حضرت مهدى عليه السلام مى فرمايد:... لينزعن عنك قضاة السوء و ليقبضن عنكم المراضين و ليعزلن عنكم امراء الجور و ليطهرن الارض من كل غاش (29)؛ ((... امام مهدى عليه السلام قاضيان زشت كار را كنار مى گذارد و دست سازشكاران را از سرتان كوتاه مى كند و حكمرانان ستم پيشه را عزل مى نمايد و زمين را از هر نادرست و خائنى پاك مى سازد.))
تاريخ بعد از ظهور
- بازدید: 5429