ولادت حضرت عیسی علیه‏السلام

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

پدیدآورنده:حسین جعفری

ویژگی‏های عیسی علیه‏السلام در قرآن

خداوند متعال در قرآن کریم بارها از حضرت عیسی علیه‏السلام با نام‏هایی شایسته و اوصافی بلند نام برده و قدر و منزلت او را به واسطه این صفات بالا برده است. عیسی، بنده خدا و پیامبری بود که به سوی بنی‏اسرائیل فرستاده شد. یکی از پنج پیامبر اولوالعزم، صاحب شریعت و کتاب انجیل است. خداوند، او را عیسی مسیح نامید. او کلمه خدا و روحی از اوست. امام و از گواهانِ بر اعمال است. به آمدن رسول خدا بشارت داده و در دنیا و آخرت، آبرومند و از مقرّبان است. او مصطفی، برگزیده و از صالحان است. هرجا بود، بابرکت، پاک و پاکیزه و نشانه‏ای برای مردم و رحمتی از سوی خدا بود. با مادرش، نیکوکار و نیک‏رفتار بود. بر او درود فرستاده شده است و از کسانی بود که خداوند به وی کتاب و حکمت آموخت.

زشتی نادانی

دوری از زشتی‏ها و بدی‏ها و کارهای جهالت‏آمیز، زمینه رشد خوبی‏ها را در وجود انسان فراهم می‏آورد و گرایش او را به سوی نیکی‏ها بیشتر می‏کند. تأمل در عاقبت کارهای ناروا سبب می‏شود انسان با رجوع به خود، در اندیشه پرورش روح و روان، دانش‏اندوزی و آموختن آداب اجتماعی و فردی باشد و ادب را با دیدن زشتی کار بی‏ادبان و جاهلان بیاموزد. از حضرت عیسی علیه‏السلام پرسیدند چه کسی به تو ادب آموخت؟ فرمود: «هیچ‏کس مرا ادب نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری کردم».

مذهب دنیاگرایی

حضرت عیسی علیه‏السلام در نکوهش دنیاگرایی و دوری از خدا، خطاب به دنیاپرستان می‏فرماید: «وای بر شما ای دنیاپرستان! به خاطر نعمتی به سرآمدنی و زندگی تمام‏شدنی، از خدا می‏گریزید و دیدار او را ناخوش می‏دارید؟ وقتی شما دیدار او را خوش ندارید، چگونه خواهان دیدار شما باشد؟ خداوند در حقیقت خواستار دیدار کسی است که خواستار دیدار او باشد و دیدار با کسی را ناخوش دارد که ملاقات او را خوش ندارد. چگونه می‏پندارید دوستان خدایید، حال آنکه از مرگ می‏گریزید و به دنیا می‏چسبید؟ مرده را چه سود که حنوطش خوش‏بو و کفنش سفید باشد، در حالی که همه اینها زیر خاک است. زرق و برق دنیا که در چشم شما جلوه‏گری می‏کند، رو به نیستی است و شما را سودی نمی‏بخشد. وقتی به سوی مرگ می‏روید و در دل خاک به دست فراموشی سپرده می‏شوید و در تاریکی گور فرو می‏روید، پاکیزگی پیکرها و روشنی و زیبایی رنگ‏ها به چه کارتان می‏آید؟»

اندرزی نیکو

حضرت عیسی علیه‏السلام با طرح پرسش‏های غفلت‏زدا، در اندرزی نیکو خطاب به یاران خویش می‏فرمود: «چگونه گناهان کسی بریزد در حالی که برای آنها از خداوند آمرزش نمی‏خواهد؟ جامه‏های چرکین کسی که آنها را نمی‏شوید، چگونه پاکیزه شود؟ چگونه از گناهان پاک شود کسی که آنها را پاک نمی‏سازد؟ کسی که بی‏کشتی به دریا رود، چگونه از غرق شدن در دریا نجات یابد و چگونه از فتنه‏های دنیا برَهَد کسی که با تلاش، آن را درمان نکند؟ چگونه به مقصد رسد کسی که بی‏راهنما سفر کند؟ چگونه به بهشت رود کسی که نشانه‏های دین را نمی‏بیند و نمی‏شناسد؟ چگونه به خشنودی خداوند دست یابد کسی که او را فرمان نمی‏برد؟ چگونه عیب چهره خود را ببیند کسی که در آینه ننگرد؟ چگونه دوستی با رفیق خود را کامل گرداند کسی که مقداری از آنچه دارد، به او نبخشد؟ و چگونه دوستی با پروردگار خود را کامل سازد کسی که قسمتی از آنچه روزی‏اش ساخته است، به او وام ندهد؟»

برکت فروتنی

حضرت عیسی علیه‏السلام درباره برکات فروتنی می‏فرماید: «زراعت در زمین نرم می‏روید نه روی سنگ. حکمت نیز در دل شخص فروتن آبادان می‏شود نه در دل انسانِ متکبر گردن‏کش. مگر نمی‏دانید هر کس سر خود را بر سقف ساید، سرش بشکند و هر کس سرش را از سقف فروتر گیرد، زیر آن سایه گیرد و سقف، او را پناه دهد. همچنین کسی که برای خدا فروتنی نکند، خداوند پست و زبونش گرداند و هر که برای خدا افتادگی کند، خداوند او را بالا برد. چنین نیست که عسل برای هر خیکی مناسب باشد. دل‏ها نیز چنین هستند و هر دلی حکمت‏پرور نیست. خیک تا زمانی که ندریده یا نخشکیده یا نگندیده باشد، می‏تواند ظرفی مناسب برای عسل باشد. دل‏ها نیز چنین هستند. تا زمانی که شهوات آنها را از هم ندریده و طمع آلوده‏شان نساخته و خوشی و نعمت سختشان نکرده باشد، می‏تواند ظرفی مناسب برای حکمت شمرده شود».

اندرز مسیح علیه‏السلام

امام رضا علیه‏السلام می‏فرماید: نقش انگشتری عیسی علیه‏السلام دو جمله بود که آنها را از انجیل گرفته بود: «خوشا بنده‏ای که به واسطه او خدا یادآوری شود و وای بر بنده‏ای که به واسطه او خدا فراموش گردد.» حضرت عیسی علیه‏السلام همواره یاران خویش را راهنمایی می‏کرد و می‏فرمود: «همانا گناهان کوچک از نیرنگ‏های شیطان است. او گناهان را در نظر شما کوچک جلوه می‏دهد و در نتیجه، گناهان، جمع و زیاد می‏شود و شما را دربرمی‏گیرد.» همچنین در جای دیگر می‏فرماید: «زراعت حاصلی ندهد، مگر با آب و خاک و ایمان نیز حاصلی ندهد، مگر با علم و عمل.»
آن حضرت با رفتار خود نیز خوبی‏ها را ترویج می‏کرد. برای مثال، هنگام عبور از ساحل دریا، قرص نانی از خوراک خود را در آب انداخت. یکی از حواریان به او گفت: ای روح خدا! چرا این‏کار را کردی؟ آن گرده نان، غذای تو بود. عیسی فرمود: «این کار را برای این کردم که حیوانی از حیوانات درون آب آن را بخورد. این کار نزد خدا پاداش بزرگی دارد».

اندرزهای خداوند به عیسی علیه‏السلام

خدای تعالی به عیسی علیه‏السلام فرمود: «ای عیسی! مرا چون شخص اندوهگین و در حال غرق شدن که فریادرسی ندارد، بخوان. مرا با خواری و زاری و خلوص بخوان که هرگاه با چنین حالی مرا بخوانی، اجابتت کنم». نیز فرمود: «ای عیسی! زبان و دلت در آشکار و نهان یکی باشد. من تو را از نفست برحذر می‏دارم و بدان که من از هر چیزی، به خوبی آگاهم. دو زبان در یک دهان نشاید و دو شمشیر در یک نیام نگنجد و دو دل در یک سینه جای نگیرد و ذهن‏ها نیز چنین‏اند. ای عیسی! بر بلاهای من صبر کن و به قضاهای من راضی و چنان باش که من می‏خواهم. ای عیسی! یاد مرا به زبان خود زنده‏دار و محبت مرا در دل خود جای ده».
امام علی علیه‏السلام نیز می‏فرماید: «خداوند به عیسی علیه‏السلام می‏فرمود که به اشراف بنی‏اسرائیل بگو من دعای هیچ‏یک از شما و هیچ‏یک از کسانی را که گناهی به گردن دارند، اجابت نمی‏کنم».

نتایج اسف‏بار دنیادوستی

حضرت عیسی علیه‏السلام درباره نتایج بد دنیادوستی می‏فرماید: «هر که زراعتش را از علف‏های هرز وجین نکند، علف‏ها زیاد شود تا جایی که زراعتش را فرو گیرد و تباهش گرداند. همچنین کسی که دنیادوستی را از دل خود بیرون نکند، دلش را فراگیرد تا جایی که مزه آخرت‏دوستی را احساس نکند. وای بر شما ای دنیا بندگان! مسجدهای خدا را زندان تن خود کنید، دل‏هایتان را خانه پرهیزکاری سازید و دل‏های خود را جایگاه شهوت‏ها نکنید.» نیز می‏فرماید: «بی‏تاب‏ترین شما در برابر بلا و گرفتاری دنیا، دوست‏ترین شما به دنیاست و شکیباترین شما بر بلا و گرفتاری، بی‏رغبت‏ترین شما به دنیاست.» آن حضرت در جای دیگر، با تشبیه دنیا به کشتزار می‏فرماید: «دنیا، کشتزاری است که مردم در آن، شیرین و تلخ و بد و خوب می‏کارند و خوبی، در روز حساب، فرجامی سودمند دارد و بدی، رنج و بدبختی خواهد داشت».

موعظه‏ای جامع

حضرت عیسی علیه‏السلام در خطابی به یاران خویش می‏فرماید: «به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و از پروردگار بترسید. واهمه کنید از روزی که پدر، مجازات پسر را نکشد و فرزندی به جای پدر مجازات نشود. چرا از کسی که شما را آفریده است، شرم ندارید؛ با اینکه او نافرمانِ خود را به دوزخ تهدید کرده است و شما تاب آن را ندارید و فرمانبردارش را وعده بهشت و زندگی در فردوس اعلا داده است. پس شما در رسیدن به بهشت با یکدیگر رقابت کنید و از بهشتیان باشید و در مورد خود انصاف را رعایت کنید و با ناتوان و نیازمند مهربان باشید. از روی‏اخلاص به درگاه خدا توبه آورید. بندگانی نیکوکار باشید، نه پادشاهانی ستم‏کار که در برابر خدایی که آنان را به مرگ در بند کرده است، سرکشی می‏ورزند. هیچ ستم‏کاری از دست وی به در نرود و چیزی از او فوت نشود. هیچ‏چیز بر وی نهان نماند و چیزی از او نهفته نگردد».

علم همراه با عمل

حضرت عیسی مسیح علیه‏السلام به یاران خود می‏فرمود: «به حق و راستی می‏گویم اگر دل‏های خود را با یاد مرگ نرم نکنید و آن را به دشواری عبادت هموار نسازید، سنگین و سرکش می‏شود. خانه تاریک را چه سود می‏بخشد چراغی که در بامش روشن کنند، در حالی که میان خانه، تاریک و وحشتناک باشد. به همین ترتیب، نور علمی که از دهان‏های شما بیرون آید و دل‏هایتان از آن بی‏بهره باشد، به شما سودی نمی‏رساند. پس بشتابید و در خانه‏های تاریک خود، چراغ برافروزید. دل‏های سنگین و تیره خود را به نور حکمت روشن گردانید، پیش از آنکه زنگار گناهان بر آن بنشیند و از سنگ سخت‏تر شود».

مباحثه با کاهنان

حضرت عیسی علیه‏السلام در حلقه درس دانشمندان بیت‏المقدس وارد می‏شد و به سخنان و آرای آنان گوش می‏داد و در آن تأمل می‏کرد. او می‏دید که مردم به راحتی به هر سخنی معتقد می‏شوند و آن را تصدیق می‏کنند. عیسی علیه‏السلام نتوانست خود را این‏گونه با آنان هماهنگ سازد و بی‏اختیار در میان مردم به ترویج افکار و آرای خود پرداخت و با بیان حق با آنان مجادله کرد، به اندازه‏ای که بعضی کاهنان از برخورد او عصبانی شدند و پرسش‏های او را نادیده گرفتند. به تدریج کار به جایی رسید که چون عیسی علیه‏السلام لب به سخن می‏گشود، همه سراپا گوش می‏شدند و عرصه بر کسانی که بر عقیده باطل خود استوار بودند، تنگ می‏شد. تا آن زمان سابقه نداشت کسی در برابر عقاید باطلشان با آنان به مباحثه بپردازد یا سخنان شنونده‏ای بر گفتارشان مقدم بیفتد. با این حال، عیسی علیه‏السلام به اعتراض آنان اعتنا نمی‏کرد و خشم و کینه آنان، عیسی علیه‏السلام را از روش خود باز نمی‏داشت، بلکه پرسش‏های خود را چون باران بر سر آنان فرو می‏ریخت و با استدلال‏های خود، عرصه بیان را بر آنان تنگ‏تر می‏ساخت.

آگاه از نهان

هنگامی که حضرت عیسی علیه‏السلام با هم‏سالان خود بازی می‏کرد، از آنچه آنها در خانه‏های خود خورده‏اند، یا ذخیره کرده‏اند، خبر می‏داد. عیسی علیه‏السلام وقتی نزد آموزگار می‏رفت و در حضور او می‏نشست، از هر نظر با هم‏سالان دیگر خود تفاوت داشت. او با جدیت تمام به گفتار استاد گوش می‏داد و با شوق فراوان در یادگیری اهتمام می‏ورزید. هنوز استاد درباره موضوع درس سخن نگفته بود که عیسی علیه‏السلام آن را بیان و از آموزگار پرسش‏هایی می‏کرد. مشکلی بر او باقی نمی‏ماند و موضوعی از ذهنش خارج نمی‏شد. دوازده سال بیشتر نداشت که به اتفاق مادرش به بیت‏المقدس رفت. جمعیت‏های گوناگون، منظره‏های جالب بیت المقدس و آثار سحرانگیز و دیدنی این عبادت‏گاه، او را مبهوت نساخت. او از تمام زیبایی و نقش و نگار شهر چشم پوشید و خود را به حوزه‏های فضل و حکمت رساند تا از سرچشمه علم و حکمت سیراب گردد.

فروتنی

روزی حضرت عیسی علیه‏السلام گفت: ای حواریان! حاجتی دارم. گفتند: حاجت تو برآورده است ای روح اللّه‏! پس برخاست و پاهای آنان را شست. گفتند: ای روح اللّه‏! ما به این کار سزاوارتر بودیم. فرمود: «من فروتنی کردم تا شما نیز پس از من به مردم تواضع کنید.» سپس فرمود: «حکمت با فروتنی رشد می‏کند و آبیاری می‏شود، نه با تکبر؛ چنان‏که گیاه و زراعت نیز در زمین نرم و هموار می‏روید، نه در زمین سخت».
همچنین در حدیثی از امام صادق علیه‏السلام نقل شده است که حضرت عیسی علیه‏السلام می‏فرمود: «کسی که بدخو باشد، خود را عذاب می‏دهد. کسی که سخنش بسیار باشد، لغزش و خطاهایش نیز بیشتر است. کسی که زیاد دروغ گوید، زیبایی‏اش از میان می‏رود و کسی که با مردم نزاع کند، مروّت و جوان‏مردی‏اش از بین رفتنی است».

حضرت عیسی در سخنان امام خمینی رحمه‏الله

حضرت امام خمینی رحمه‏الله درباره مقام والای حضرت عیسی علیه‏السلام می‏فرماید: «اسلام به حضرت مسیح علیه‏السلام احترام بسیار قائل است و او را پیغمبر بزرگ خدا می‏داند و از او در قرآن مجید و همچنین از حضرت مریم بسیار دفاع شده است. ما مسلمین، مسیح را پیغمبر بزرگ خدا می‏دانیم. قرآن، حضرت مسیح را پیغمبر بزرگ خوانده است.» ایشان در جای دیگر می‏فرماید: «عیسی مسیح علیه‏السلام همه چیزش معجزه بود. معجزه بود که از مادر باکره متولد شد. معجزه بود که در مهد سخن گفت. معجزه بود که برای بشر صلح و صفا و روحانیت آورد. عیسی مسیح علیه‏السلام ، پیامبر صلح است و می‏خواهد صلح در دنیا باشد».