و اگر تعليم كنيم كه انسان به عقل و تجربه به اين خواص متفطن تواند شد، حيوانات و چهارپايان چگونه متفطن مى شوند بدون الهام خالق اينها، چنانچه بعضى از درندگان مداوا مى كنند جراحت خود را به بعضى از عقاقير و صحت مى يابند. و بعضى از طيور اگر قبضى در طبعشان به هم رسد به آب دريا حقنه مى كنند و باعث اطلاقشان مى شود، و امثال اين بسيار است.
و شايد شك كنى منفعت اين گياه فراوان كه در دشت و هامان مى رويد در مكانى چند كه انسى و انيسى به هم نمى رسيد و گمان كنى كه زيادتى است و احتياجى به آن نيست، و نه چنين است بلكه غذاهاى وحشيان است و دانه هايش علف پرندگان است و چوب و شاخش هيزم مسافران و شهريان است و بسيارى از آنها دواى امراض ابدان است. و بعضى پوستها را دباغى مى كنند و به بعضى متاعها را رنگ مى كنند و اشباه اينها از مصلحت ها بسيار است مگر نمى دانى كه خسيس تر و بى قدرت از گياه ها پيزر است و مانند آن و در آن انواع منفعت ها است مثل آن كه كاغذ از ايشان مى سازند، و پادشاهان و رعايا به آن محتاجند و حصير از آن مى سازند كه هر صنف از مردم آن را به كار مى فرمايند. و غلافها را براى محافظت ظروف آبگينه و غير آن مى سازند و ظروف كه در صندوق ها گذارند در ميانش پر مى كنند كه نشكند و اشباه اين از منافع در آن بسيار است.
-----------------------------------------
مفضل بن عمر
ترجمه: علامه محمد باقر مجلسى
مهلم شدن حيوان عديم العقل به مداواى خود
- بازدید: 4054