از قرآن شريف به خوبي استفاده ميكنيم كه در روز قيامت حساب و كتابي است كه به اصطلاح علم كلام «تطاير كتاب» گويند. يعني، وقتي نامة عمل انسان مثل مرغهايي كه آشيانة خود را پيدا ميكنند، صاحبان خود را مييابند.
چون بحث ما قرآني است به اندازهاي كه آيات شريف دلالت دارد بحث ميكنيم. براي اينكه اگر بخواهيم در روايات و خصوصيات اين بحث از نظر كلام و فلسفه و عرفان وارد شويم، به جايي نميرسيم، چون وقت زيادي لازم دارد و در ثاني از موضوع اصلي بحث خارج ميشويم. چون از ابتدا بنا بر اين شد كه بحث معاد ما در چارچوب آيات قرآن باشد و در ضمن اگر روايات يا استدلال و برهان فلسفي جلو آمد فرضاً للباب باشد.
نامة عمل
قرآن درباره «نامة عمل» اصرار ويژهاي دارد. دراين فراز آيات مربوط را بررسي ميكنيم تا مراد از« نامة عمل» را دريابيم:
در قرآن آمده است كه نامة عمل نيكوكاران به دست راستشان داده ميشود و مردمان بد را نامة عمل به دست چپ دهند، يا از پشت به آنها نامة عملشان را ميدهند.
به دست راست دادن نامة عمل
فاما من اوتي كتابه بيمينه فيقول هاوم اقروا كتابيه.(1)
كسي كه نامة اعمال او را به دست راستش دهند (با سرفرازي و خوشحالي) گويد بياييد نامة عمل مرا بخوانيد.
سپس، او علت پاكي پروندة اعمالش را اينگونه بيان ميكند:
اني ظننت اني ملاق حسابيه.(2)
من ملاقات اين روز را اعتقاد داشتم (و در دنيا به گناه و معصيت نپرداختم بلكه اعمال صالح و فرامين الهي را انجام دادم).
سپس، قرآن در بيان حال و وصف اينها ميفرمايد:
فهور في عيشه راضيه في جنه عاليه قطوفها دانيه كلوا و اشربوا هنيئاً بما اسلفتم في الايام الخاليه.(3)
اينچنين كسي در زندگي خوش خواهد بود، در بهشت عالي رتبهاي كه ميوههاي آن هميشه در دسترس بهشتيان است، (به آنها خطاب ميشود) از طعام و شرابهاي لذيذ و گواراي بهشتي هرچه ميخواهيد تنوال كنيد.
اينها نتيجة اعمال صالح و درستكار آنها در دنيا است.
به دست چپ دادن نامة عمل
قرآن در مورد كسانيكه نامة اعمالشان به دست چپ آنها داده ميشود ميفرمايد:
و اما من اوتي كتابه بشماله فيقول يا ليتني لم اوت كتابيه و لم ادر ما حسابيه يا ليتها كانت القاضيه ما اغني عني ماليه هلك عني سلطانيه(4)
ولي كسي كه نامة عملش را به دست چپش دهند (با كمال حسرت و شرمندگي) گويد: اي كاش نامة مرا به من نميدادند و اي كاش هرگز از حساب اعمالم آگاه نميشدم. اي كاش مرگ، مرا از اين غصه و عذاب نجات ميداد، مال و ثروت من امروز به فريادم نرسيد و همة قدرت و حشمتم نابود شد.
همين معنا در سورة انشقاق
و باز در سورة انشقاق دربارة نامة عمل انسانها ميخوانيم:
فاما من اوتي كتابه بيمينه فسوف يحاسب حساباً يسيراً و ينقلب الي اهله مسرورا.(5)
كسي كه نامه عملش به دست راستش داده شود حسابش را بسيار آسان كند و او به سوي كسان وخويشاوندان(در بهشت) مسرور و شادمان ميرود.
و اما من اوتي كتابه وراء ظهره فسوف يدعوا ثبورا و يصلي سعيرا انه كان في اهله مسروراً.(6)
اما كسي كه نامه عملش را از پشت به او دهند در بدبختي و هلاكت خود و فرياد و حسرت بسيار كند و به آتش سوزان دوزخ درافتد او كه در ميان كسانش بسيار مسرور( و مغرور) بود.
آيهاي ديگر
يا ايها الذين اوتوا الكتاب بما نزلنا مصدقاً لما معكم من قبل ان نطمس وجوهاً ...(7)
اي كساني كه براي شما كتاب آسماني فرو فرستاده شد ايمان بياوريد، قبل از اينكه بيائيد در صف محشر در حاليكه صورتهايتان به پشت برگشته باشد.
از اين آيات استفاده ميكنيم كه كساني كه شهادت ناحق ميدهند، منافقان و ريا كاران، وارونه و واژگونه به صف محشر ميآيند. اينها كسانياند كه نامه عملشان از پشت به آنها داده ميشود.
اتمام حجت
آيه ديگري كه بسيار تكاندهنده و سازنده است در سوره اسراء است. استاد عظيم الاشأن ما، رهبر انقلاب، بارها اين آيه شريفه را در درسهاي اخلاقشان ميخواندند.
البته، در بحثهاي اصولي نيز اين آيه مورد استشهاد قرار ميگيرد كه خداي تعالي بدون حجت كار نميكند، و در همين دنيا حجت را براي انسان تمام ميكند و در آخرت برمبناي حجتها به دوزخ و بهشت ميبرد.
و كل انسان الزمناه طائره في عنقه و خرج له يوم القيامه كتاباً يلقيه منشورا اقرا كتابك كفي بنفسك اليوم عليك حسيباً من اهتدي فانما يهتدي لنفسه و من ضل فانما يضل عليها و لا تزر وازره وزر اخري و ما كنا معذبين حتي نبعث رسولاً.(8)
ما نتيجه اعمال نيك و بد هر انساني را به گردنش انداختيم، و در روز قيامت كتابي كه نامه عمل اوست بر او بيرون آوريم، در حالي كه اين نامه باز باشد و همة اوراق آن را يكبار ملاحظه كند و بدو خطاب رسد كه نامة عملت را بخوان، ببين تا در دنيا چه كردهاي، تو خود تنها براي رسيدگي به حساب خويش كافي هستي، هر كسي راه هدايت يافت تنها به نفع و سعادت خود هدايت يافته و هر كس هم به گمراهي شتافته او هم به زيان و شقاقت خود شتافته است.(هر كسي كه در دنيا راه مستقيم الهي را رفته و با عمل به احكام خداوند زندگي كرده در آخرت هم اهل هدايت است و كسي كه راه ضلالت را در دنيا طي كرده او در آخرت هم اهل ضلالت است) و بار كسي بر دوش ديگري نيست. هر كسي در آخرت گناهش گريبانگير و پاپيچ خودش ميشود، جهنم و بهشت در گرو اعمال خود انسان است نه ديگري و ما تا رسولي را نفرستيم و با مردم اتمام حجت نكنيم، هرگز كسي را عذاب نخواهيم كرد. هيچكس روز قيامت عذاب نميشود بدون اين كه در دنيا بر او حجت تمام نشده باشد.
معناي نامة عمل
«نامة عمل» چيست؟ آيا نامة عمل صفحة دل انسان است؟ بعضي از آيات شريفه بر اين معني دلالت دارند. به اين اعتبار«هوت انساني» همان «نامه عمل» او است.
يا مراد از «نامة عمل» اعمال انسان است كه اطراف او را فراگرفته؟ بعضي از آيات ديگر بر اين معني هم دلالت دارند.
و يا مقصود از«نامة عمل» نسخهبرداري از اصل حساب است. قرآن دراينباره ميفرمايد:
ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد.(9)
سختي از زشت و زيبا بر زبا جاري نميشود، مگر همان «عتيد» و «رقيب» بر آن آگاه باشند.(10)
به اين اعتبار، معناي «نامة عمل» اين خواهد بود كه از آن چه آن دو ملك موكل مينويسند،خلاصهبرداري ميشود و فرداي قيامت نشان ميدهند.
اگر آيات دلالت بر هر سه معنا داشته باشد،نامة عمل سه چيز است:
1ـ صفحة نفس انسان:
به اين معنا، نامة عمل عبارت خواهد بود از صفحة نفس انسان، يعني معلوم شدن هويت و سرائر آدمي.
هنالك تبلوا كل نفس ما اسلفت.(11)
در روز قيامت هر شخصي جزاء اعمال نيك و بدي را كه از پيش (در دنيا) كرده است خواهد ديد.
در سورة مطففين تعبير ديگري از نامة عمل شده است، آنجا كه ميفرمايد:
يوم يقوم الناس لرب العاليمن، كلا ان كتاب الفجار لفي سجين.(12)
روزي كه همه مردم در حضور پروردگار عالم ميايستند، چنين نيست( كه منكران پندارند). البته، روز قيامت بدكاران با نامه عمل سياهشان در عذاب سجين هستند.
«كلا» در اينجا كلاي تحقيقه است و به اين معنا است كه يقين داشته باشيد نامةعمل بدكاران در جهنم است. يعني، نامة عمل آنان صفحات دلها جهنمي ميشود. پس، نامه عمل هويت انسان است.
يعرف المجرمون بسيماهم فيؤخذ بالنواصي و الاقدام.(13)
در آن روز بدكاران به سيمايشان شناخته ميشوند، سپس موي پيشاني وپاهايشان را بگيرند( و به آتش دوزخ اندازند).
سيماي افراد درآن روز نشان ميدهد كه كداميك از افراد اهل جهنم است و كدام نيست.
2ـ اعمال تجسم يافته:
كلا ان كتاب الابرار في عليين وما ادريك ما عليون كتاب مرقوم يشهده المقربون.(14)
كتاب و نامه عمل انسانهاي نيكوكار در مقام بلندي(در بهشتها) است، تو چه ميداني كه اين بهشتها چه مقاماتي است؟ چگ.نه به حقيقت عليين آگاه تواني شد؟ كتابي است (كه به قلم حق) نوشته شده است و مقربان درگاه حق تعالي به مشاهده آن مقام نائل شوند.
بنابراين، بهشتها نتيجة اعمال صالحي است كه ملائك موكل حاضر و شاهد و ناظر آن بودهاند وهمان كارها است كه نامة عمل انسان را سفيد كرده است.
در سوره كهف نيز نامة عمل به معناي تجسم اعمال آمده است،آنجا كه ميفرمايد:
ووضع الكتاب فتري المجرمين مشفقين مما فيه و يقولون يا ويلتنا ما لهذه الكتاب لا يغادر صغيره و لا كبيره الا احصيها ووجدوا ما عملوا حاضرا و لا يظلم ربك احدا.(15)
در ان رزو كه نامه عمل نيك وبد مردم را مياورند و به حساب و كتاب ميپردازند، اهل عصيان را ازآنچه كردهاند بسار سرافكنده و هراسان و ترسان ميبيني، در حالي كه ميگويند واي بر ما، اين چه نامة عملي است كه هر كوچك و بزرگي در آن نوشته شده است و ذرهاي نيست مگر آن را احصاء كرده است و در آن كتاب همة اعمال خود را حاضر ببيند، و خدا به هيچ كس ستم نخواهد كرد.
در تأييد اين معنا در روايت ميخوانيم كه اگر انسان سوتي بكشد، ان را فرشتگان موكل ضبط خواهند كرد. از هيچ چيز غفلت و دريغ نميكنند. از اول عمر تا به آخر، همه چيز را بدون استثناء ضبط ميكنند.
آيهاي ديگر به همين معنا
قرآن ميفرمايد:
ووجدوا ما عملوا حاضراً.(16)
و آن چه را انجام دادهاند، در عالم اخرت حاضر خواهند يافت.
يعني، هر آنچه در دنيا بجاي آوردهاند، درپيش رو خواهند يافت. به گونهاي كه اعمال نسان در عالم آخرت اطرافش را ميگيرند.
در آيات قرآن خداوند تعالي بندگانش را ترسانده است و از عواقب گناه برحذر ميدارد و ميفرمايد: بدانيد كه در روز قيامت اعمالتان شما را احاطه خواهند كرد.
اگر اعمال بد مرتكب شده باشيد، چنان به عذاب گرفتار آئيد كه زبان حالتان چنين خواهد بود: اي كاش بين من و اعمال بد من فاصله بسياري ميبود.
3- خلاصه حساب:
معناي ديگر نامة عمل خلاصه حساب است.
وتري كل امه جاثيه كل امه تدعي الي كتابها اليوم تجزون ما كنتم تعلمون.(17)
در آن روز ميبيني كه هر امتي به زانو در ميآيد( روز روز سخت و وحشتناكي است كه قوت ايستادن را از فرزند آدم سلب كرده) و هر فرقه به سوي كتاب(نامة عمل خويش) خوانده شود (و ندا شود كه) امروز همه به پاداش اعمال خود ميرسيد.
البته، يك قوم در ميان به زانو درآمدگان نيستند و آن شيعة خالص اميرالمؤمنين(علیه السلام) هستند. كساني كه در دنيا در مسير ولايت اهلبيت گام برداشتهاند، متمسكين به ولايت ائمه طاهرين(علیه السلام). اينها هيچگاه نه در دنيا و نه در آخرت به زانو درنخواهند آمد.
________________________________________
1. سورة حاقه، آيه19.
2. سورة حاقه، آيه20.
3.. سورة حاقه، آيات21 تا 24.
4. سورة حاقه، آيات 25 تا 29.
5. سورة انشقاق، آيه7.
6. سورة انشقاق، آيات 10 تا 12.
7. سورة نساء، آيه47.
8. سورة اسري، آيات 13 تا 15.
9. سورة ق، آيه 18.
10. عتيد و رقيب دو ملك هستند كه هميشه همراه انسانند و يكي بر شانة راست قرار دارد و ديگري بر چپ، و همة اعمال انسان را مينويسند.
11. سورة يس، آيه30.
12. سورة مطففين، آيه7.
13. سورة رحمن، آيه41.
14. سورة مطففين، آيه21.
15. سورة كهف، آيه49.
16. سورة كهف، آيه49.
17. سورة جاثيه، آيه27.
جلسه پانزدهم : حساب و كتاب
- بازدید: 1175