بحث و استدلال

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

فاطمه (عليهاالسلام) نزد ابوبكر رفت و فرمود: چرا كاركنان مرا از ملكم بيرون نمودى؟ پدرم در زمان حياتش فدك را به من بخشيد.
ابوبكر پاسخ داد. با اين كه مى دانم دروغ نمى گويى اما بايد براى مدعاى خودت شاهد بياورى.
زهرا عليهاالسلام ام ايمن و على (عليه السلام) را به عنوان شاهد معرفى نمود. ام ايمن به ابوبكر گفت: تو را به خدا سوگند آيا مى دانى كه رسول خدا درباره ى من فرمود: ام ايمن از اهل بهشت است؟ پاسخ داد: آرى خبر دارم. در اين هنگام ام ايمن گفت: اكنون شهادت مى دهم: هنگامى كه آيه ى (و آت ذا القربى حقه) نازل شد رسول خدا فدك را به فاطمه واگذار نمود.
على بن ابى طالب عليه السلام نيز بدين موضع شهادت داد ابوبكر چاره اى نديد جز اين كه فدك را به فاطمه برگرداند. پس نوشته اى در اين باره صادر كرد و به دست زهرا داد.
ناگاه عمر وارد شد و از جريان پرسيد. ابوبكر پاسخ داد: چون فاطمه (عليهاالسلام) مدعى فدك بود و اقامه ى شهود نمود فدك را به او واگذار كردم.
عمر نوشته را از دست زهرا گرفت، آب دهان بر آن افكند و پاره كرد. ابوبكر هم براى تأييد عمر به فاطمه عليهاالسلام گفت: يا بايد غير از على عليه السلام يك شاهد مرد ديگرى بياورى. يا علاوه بر ام ايمن يك زن ديگر شهادت بدهد.
فاطمه با چشم گريان از خانه ى ابوبكر خارج شد و به روايت ديگر عمر و عبدالرحمان شهادت دادند كه رسول خدا درآمد فدك را در بين مسلمانان تقسيم مى نمود. [احتجاج طبرسى ج 1 ص 121/ كشف الغمه ج 2 ص 104/ شرح ابن ابى الحديد ج 16 ص 274.] روزى ديگر على (عليه السلام) نزد ابوبكر رفت و فرمود: چرا فدكى را كه رسول خدا به فاطمه بخشيد از او گرفتى؟ پاسخ داد: بايد براى ادعاى خودش شاهد بياورد و چون شهودش ناقص بود پذيرفته نشد. فرمود: اى ابابكر آيا مى خواهى درباره ى ما بر خلاف احكام ساير مسلمين داورى كنى؟ گفت: نه. فرمود: اكنون از تو سئوال مى كنم: اگر مالى در دست شخصى بود و من ادعا كردم كه اين مال از آن من است، و براى داورى پيش تو آمديم، آيا از كدام يك از ما مطالبه ى شاهد مى كنى؟ گفت: از تو گواه مى خواهم زيرا مال در اختيار شخص ديگر قرار دارد. فرمود: پس چرا از فاطمه (عليهاالسلام) مطالبه ى گواه كردى با اين كه فدك در تملك و تصرف او بود؟ ابوبكر جز سكوت چاره اى نداشت. ولى عمر گفت: يا على اينگونه حرفها را رها كن. [احتجاج طبرسى ج 1 ص 121/ كشف الغمه ج 2 ص 104.] انصافا در اين محاكمه حق با حضرت زهرا عليهاالسلام بود. زيرا فدك در تصرف آن جناب بود. بدين جهت حضرت على (عليه السلام) در يكى از نامه هايش مى نويسد: آرى از اموال دنيا فدك در اختيار ما بود ليكن گروهى بدان بخل ورزيدند و گروهى ديگر راضى بودند. [نهج البلاغه ج 3 كتاب 45: بلى كانت فى ايدينا فدك من كل ما اظلته السماء فشحت عليها نفوس قوم و سخت عنها نفوس قوم آخرين و نعم الحكم اللَّه.] بنابراين بر طبق موازين قضا از شخص متصرف يعنى حضرت زهرا نبايد مطالبه گواه نمود بلكه طرف ديگر دعوا يعنى ابوبكر بايد اقامه شهود كند. ليكن ابوبكر اين قانون مسلم داورى را پايمال نمود، اما حضرت زهرا در اين مرحله پيروز شد و با منطق محكم و استدلال و برهان حقانيت خويش را به اثبات رسانيد به طوريكه ابوبكر ناچار شد دستور برگشت فدك را بدهد اما عمر سر رسيد و با منطق زور به ميدان آمده و نامه را دريد و نقص شهود را بهانه كرد.
باز هم استدلال
روزى حضرت فاطمه عليهاالسلام نزد ابوبكر رفت و راجع به ميراث پدر وارد بحث و احتجاج شد. فرمود: اى ابوبكر! چرا ارث پدرم را نمى دهى؟ پاسخ داد پيمبران ارث نمى گذارند.
فرمود: مگر خدا در قرآن نمى فرمايد: (وَ وَرِثَ سُلَيمانُ داوُدَ) [سوره ى نمل آيه ى 16.] مگر سليمان از داود ارث نبرد؟.
ابوبكر در غضب شد و گفت: به تو گفتم: پيغمبر ارث نمى گذارد.
فرمود: مگر زكرياى پيغمبر به خدا نگفت: (فَهَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ وَليّاً يَرِثُنى وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ). [سوره ى مريم آيه ى 4.] ابوبكر باز هم پاسخ داد: گفتم پيمبران ارث نمى گذارند.
فرمود: مگر خدا در قرآن نمى فرمايد: (يُوصيكُمُ اللَّه فى اَوْلادِكُم لِلذَّكِر مِثلُ حَظِّ الْاُنْثيَيَنِ) [سوره ى نساء آيه ى 11.] اى ابابكر مگر من از اولاد رسول خدا نيستم؟.
باز ابوبكر كه در مقابل منطق استوار زهرا قرار گرفته بود چاره اى نديد جز اين كه سخن سابقش را تكرار كند و بگويد: به تو گفتم: پيغمبر ارث نمى گذارد. [كشف الغمه ج 2 ص 104.] ابوبكر براى تصحيح عمل غير مشروعش حديثى نقل كرد كه رسول خدا فرمود: ما پيمبران ارث نمى گذاريم. عايشه و حفصه هم گفتار ابوبكر را تأييد كردند. [كشف الغمه ج 2 ص 104.] چنانكه ملاحظه مى فرماييد، در اين مباحثه هم، زهرا (عليهاالسلام) پيروز شد و بوسيله ى برهان و استدلال، براى ابوبكر اثبات كرد كه حديثى كه تو مدعى آن هستى بر خلاف نصوص قرآن است. و هر حديثى كه بر خلاف نص صريح قرآن باشد معتبر نيست. ابوبكر محكوم شد. چاره اى نيست جز اين كه در پاسخ استدلال فاطمه (عليهاالسلام) همان حرف سابق را تكرار كند.
نكته ى جالب اينست كه همين عايشه اى كه در اينجا به صحت حديث مجعول پدرش گواهى داد، در زمان خلافت عثمان نزد او رفت و ارث پيغمبر را مطالبه نمود.
عثمان پاسخ داد: مگر تو شهادت ندادى كه پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمود: ما پيغمبران ارث نمى گذاريم؟ و بدين وسيله فاطمه (عليهاالسلام) را از ارث محروم نمودى؟ چطور شد اكنون خودت ارث رسول خدا را مطالبه مى كنى؟! [كشف الغمه ج 2 ص 105.]

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page