حضرت زهرا نطق آتشين خويش را با كمال شجاعت، در مقابل چندين هزار جمعيت و حضور ابوبكر به پايان رسانيد و با منطق محكم و مستدل خويش او را استيضاح نمود، نقشه هاى غاصبانه اش را فاش كرد. فضائل و كمالات خليفه ى حقيقى اسلام را بيان داشت.
مجلس سخت متشنج شد. افكار عمومى حضار به نفع فاطمه (عليهاالسلام) راى مى داد. ابوبكر در بن بست سختى گير كرد. اگر مى خواست از افكار عمومى پيروى كند و فدك را به فاطمه برگرداند، دو محذور داشت:
اول اينكه: فكر كرد اگر فاطمه در اين قضيه پيروز شد و سخنانش مورد تصديق واقع گشت بيم آن مى رود كه فردا بيايد و خلافت را براى شوهرش مطالبه كند و باز هم خطابه خوانى را آغاز كند.
ابن ابى الحديد مى نويسد: به «على بن فارقى» استاد مدرسه ى غربيه ى بغداد گفتم: آيا فاطمه (عليهاالسلام) در ادعايش صادق بود يا نه؟ گفت: آرى. گفتم: با اينكه ابوبكر او را صادق مى دانست چرا فدك را به او رد نكرد؟! استاد لبخندى زد و جواب خوبى داد، گفت: اگر در آن روز فدك را به فاطمه مى داد فردا برمى گشت و خلافت را براى شوهرش مطالبه مى نمود و ابوبكر را از مقام خلافت عزل مى كرد و چون قبلا راستگو شناخته شده بود ممكن نبود عذرى برايش آورده شود. [شرح ابن ابى الحديد ج 16 ص 284.] دوم اينكه: اگر فاطمه (عليهاالسلام) را تصديق مى كرد بايد به اشتباه خودش اعتراف نمايد و بدين وسيله در آغاز خلافت جلو معترضين را باز گذارد و چنين خطرى براى دستگاه خلافت قابل تحمل نبود.
اما ابوبكر شخصى نبود كه به اين زودى ها از ميدان در رود. التبه اين حواث را قبلا پيش بينى كرده بود. فكر كرد در چنين اوضاع و شرائطى كه زه را افكار عمومى ملت را تسخير نموده، صلاح نيست با خشونت با وى رفتار شود ولى در عين حال بايد به استيضاح او پاسخ دهد و افكار عمومى را تخدير نمايد. پس چه بهتر، از همان برنامه ى سابق استفاده نماييم و عوام فريبى را از دست ندهيم و به عنوان دين و اجراى قوانين پيغمبر، فاطمه (عليهاالسلام) را بكوبيم، و برائت خودمان را به اثبات رسانيم. ابوبكر فكر كرد بوسيله ى ظاهر سازى و طرفدارى از دين مى توان دلهاى مردم عوام را تسخير كرد. و با آن حربه مى توان هر حقى، حتى خود دين را پايمال ساخت. آرى بوسيله ى تظاهر به دين مى توان با خود دين مبارزه كرد.
عكس العمل خليفه
- بازدید: 693