در سال يازدهم هجرت، پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله در پى خستگى سفر حج، بيمار شد و دانست كه روزهاى آخر عمرش فرا رسيده است. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، نگران رهبرى جامعه اسلامى پس از خود بود، بدون ترديد مدت زندگانى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله براى تحقق تمامى مسائل نظرى و عملى اسلام و دگرگون سازى جامعه در ابعاد گوناگون كافى نبود، و حتى در سطح مركز رسالت، يعنى مدينه منوره به كمال مطلوب نرسيده بود. و ضرورت تاريخى حكم مى كنند كه خط رسالت به وسيله ى خط امامت سير طبيعى خود را ادامه دهد [ر. ك: زندگانى تحليلى پيشوايان ما، تأليف: عادل اديب، ترجمه ى اسدالله مبشرى، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1361، ص 11.]
سپس پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به فرمان خداوند سبحان شخصى را به امامت برگزيد كه عمق وجودش در هستى دعوت شكل گرفته بود و تنها كسى بود كه مى توانست سنت و سيره ى رسول الله را در عمل تجلى بخشد.
نصوص متواتر از حضرت رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله بيانگر اين است كه حضرت على عليه السلام در كنار يايگاه رسالت به عنوان مرجعيت فكرى و سياسى جامعه ى اسلامى رشد يافت. [زندگانى تحليلى پيشوايان ما، ص 55- 54.]
حاكم در مستدرك به سند او از ابواسحاق چنين روايت كرده است: «از قثم بن عباس پرسيدم: على از رسول خدا چگونه ارث برد، پاسخ داد: او از حيث نزديكى به رسول خدا در نزد ما از همه پيش بود و از تظر پيوند عميق از همه ى ما بيش». [زندگانى تحليلى پيشوايان ما، ص 55.]
حضرت على عليه السلام فرمود: «من هر روز و هر شب با پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله يك مجلس خصوصى داشتم و اگر سؤال داشتم از آن حضرت مى پرسيدم و اگر ساكت بودم آن حضرت سخن مى گفت، و تنها حضرت فاطمه عليهاالسلام و حسن و حسين اجازه داشتند در مجلس ما حضور داشته باشند. [اسرار آل محمد صلى اللَّه عليه و آله، ص 62.]
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در روزهاى آخر عمر خود، فرمان تجهيز سپاهى براى جنگ با مردم را صادر فرمود و اسامة بن زيد را به فرماندهى لشكر برگزيد، [ر. ك: سيره ى ابن هشام، جلد دوم، ص 1065، طبقات، جلد دوم، ص 231، ناريخ طبرى، جلد چهارم، ص 1311، مغازى، جلد سوم، ص 854.] و بزرگان مدينه و سياستمدارانى كه از جانب آنها براى خلافت على عليه السلام بعد از خود بيمناك بود در سپاه قرار داد، تا از مدينه خارج شوند و بيعت با على عليه السلام در آرامش و اطمينان صورت گيرد. [ر. ك: شرح ابن ابى الحديد، جلد اول، ص 161، در اين صفحه آمده است: «انه سير ابابكر و عمر فى بعث اسامه لتخلو ادار هجرة منهما، فيصفوا الامر بعلى- عليه السلام- و يبايعة من تخلف من المسلمين».] و هم چنين عملاً به مردم نشان دهد كه افرادى چون ابوبكر، عمر، عثمان و ابوعبيده جراح و... شايستگى خلافت و رهبريت جامعه مسلمين را نخواهند داشت. [ر. ك: طبقات، جلد دوم، ص 231، تاريخ يعقوبى، جلد اول، ص 509، مغازى، جلد سوم، ص 855 و شرح ابن ابى الحديد، جلد ششم، ص 52. در اين صفحات آمده است: سران مهاجر و انصار از جمله، ابوبكر بن ابى قحافه، عمر بن خطاب، ابوعبيده بن جراح، سعد بن ابى وقاص، سعيد بن زيد، قتادة بن نعمان، سلمة بن اسلم بن حريش، عبدالرحمان بن عوف، طلحه و زبير در زير پرچم و فرماندهى اُسامه بن زيد قرار گرفتند. در مغازى، نام ابوبكر ذكر شده است.]
اما توطئه گران و قدرت طلبان، فرماندهى اُسامه را مورد طعن و استهزاء قرار دادند و گفتند چرا پيامبر صلى اللَّه عليه و آله اين جوان را به فرماندهى مهاجر و انصار گمارده است. [ر. ك: تاريخ يعقوبى، جلد اول، ص 509، كامل، جلد اول، ص 395 و تاريخ طبرى، جلد چهارم، ص 1313. (سيره نويسان سن اُسامه را از هفده تا بيست سال نوشته اند).]
چون اين سخن به پيامبر رسيد، سخت ناراحت شد، بر منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: «ان تطعنوا فى امارته فقد طعنتم فى امارة ابيه، و ايم الله، ان كان لخليقاً لامارة، و ان كان لمن احب الناس الى، و ان ابنة هنا لاحب الناس الى بعده». [المسند، حنبل، جلد ششم، حديث 4701، ص 319، صحيح بخارى، جلد ششم، ص 19.]
«اگر هم اكنون بر اُسامه طعن مى زنيد، پيش از اين پدرش را نيز طعن زديد و حال آنكه به خدا او فرماندهى شايسته بود و پس از او نيز پسرش شايسته ى فرماندهى است و در نظر من محبوب ترين مردم است». [ر. ك: الطبقات، جلد دوم، ص 300 در اين صفحه آمده است: سالم گويد هر گاه پدرم (عبدالله) اين حديث را مى گفت مى افزود: البته پس از فاطمه عليهاالسلام.]
بيمارى پيامبر كه اواخر ماه صفر يازدهم هجرت شروع شده بود، شدت يافت و از طرفى خبر ظهور مدعيان پيامبرى، چون، اسود عنسى در يمن، مسيلمه در يمامه و طليحه در بنى اسد، به مدينه رسيد. موارد فوق مردم را در حركت سپاه مردد ساخت. امّا پيامبر مكرر مى فرمود: «انفذوا جيش اُسامه» «سپاه اُسامه را حركت دهيد». [تا ريخ يعقوبى، جلد اول، ص 509 هم چنين رجوع شود به: طبقات، جلد سوم، ص 232.]
اولين سنت شكنان
- بازدید: 643