گروه ديگر، حزب امويان نماينده ى خاندان عبدالدار [ر. ك: سيره ابن هشام، ترجمه ى سيد هاشم رسولى، جلد اول، صص 87- 85 در اين باره آمده است: عبدمناف، نياى سوم پيامبر صلى اللَّه عليه و آله برادرى به نام «عبداله» داشت كه تمام مناصب كعبه در اختيار او بود «عبدمناف» هرگز با او به رقابت برنخاست ولى پس از فوت ايشان و عبدالدار، بر سر مناصب كعبه بين فرزندان اين دو برادر اختلاف ايجاد شد و مناصب را تقسيم كردند كه توليت كعبه، كليددارى و رياست «دارالندوه» به فرزندان «عبدالدار» و سقايت و مهماندارى زائران خانه خدا به فرزندان عبدمناف رسيد، و اين تقسيم تا ظهور اسلام باقى بود.] بود كه ابوسفيان در پيشاپيش ايشان قرار داشت. طبيعت نظام اموى همانند طبيعت قبايل عرب، مشتاق خونريزى و آلوده به جنايت بود، چنانكه در كلام حضرت على عليه السلام آمده است: «لباس روى ايشان شمشير بود و پوشش زيرين ايشان ترس بود». [امامان شيعه و جنبشهاى مكتبى، تأليف: محمد تقى مدرّسى، ترجمه ى: حميدرضا آژير، بنياد پژوهشهاى اسلام، مشهد: 1367، ص 34.] بنى اميه كه دشمنى و رقابت ديرينه با بنى هاشم داشتند از دشمنان سرسخت اسلام بودند كه سال هشتم هجرى در فتح مكه، از بيم جان و يا به اميد جاه و مقام روش آنها از مخالفت علنى با اسلام به عمليات سرى آن هم از موضع ضعف و نفاق، تغيير يافت و به جمع مسلمانان پيوستند كه آنان را «طلقاء» آزادشدگان ناميدند و اين بزرگترين ضعف آنها محسوب مى شد، به همين دليل ابوسفيان خود را در پشت سر، عثمان عمو زاده خود و عبدالرحمان بن عوف داماد عثمان كه رئيس بنى زُهره بود پنهان كرد. [امامان شيعه و جنبشهاى مكتبى، ص 34، تاريخ سياسى اسلام، آئينه وند، ص 98.]
اما اين گروه از نظر آشنايى به فنون و رموز سياسى كهنه كار و با تجربه، و از نظر مالى و نظامى قدرتمند بودند. [ر. ك: تاريخ سياسى اسلام، آئينه وند، ص 99.] و در «جاهليت به منزله وزارت و دفاع قريش به شمار مى آمد، زيرا، عربهاى شام از قديم در حكومت و تمدن ورزيده بودند ولى عربهاى جزيرةالعرب به جز قريش در امر حكومت كار آمد نبودند». [امامان شيعه، صص 35- 34.]
كارگزاران سياستمدار ابوسفيان در جامعه، معاويه و مغيرة بن شُعبه بود. [ر. ك: عمار ياسر، 104، تاريخ سياسى اسلام، آئينه وند، ص 99.]
حزب اموى توانست عمر بن خطاب، خليفه ى دوم را بدست فيروز ايرانى معروف به ابولولؤ، غلام مغيرةبن شعبه ترور كند و اين «ترور سياسى در نوع خود اولين ترور تاريخ اسلام به شمار مى آيد. حزب اموى همان نيرويى بود كه اقدام به قتل خليفه ى دوم كرد و نقشه هايى را براى نصب خليفه ى سوم عثمان به خلافت طرح كرد و باز همين حزب در قتل عثمان نيز شركت كرد». [امامان شيعه صص 35- 34.]
«اين حزب، منطقه ى شام را به عنوان مقر فرماندهى خود برگزيد كه از پشت سر از جانب امپراطورى روم پشتيبانى مى شد». [امامان شيعه، ص 35.]
گروه بنى اميه
- بازدید: 769