منازعه ى حضرت فاطمه با ابوبكر در مورد فدك از ديدگاه روايات تاريخى

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

در موضوع مصادره ى حديث فدك و حضور حضرت فاطمه عليهاالسلام نزد ابوبكر ده روز پس از وفات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله [ر. ك: شرح ابن ابى الحديد، جلد 16، ص 263.] جهت مطالبه ى ميراثش روايات مختلفى با سندهاى متعدد در كتب معتبر اهل سنت نقل شده است.
اصولا ضرورتى نبود كه مردم در تصرف مواريث خود و يا تسليم آن به صاحبانش از خليفه اجازه بگيرند و به اين ترتيب زهرا عليهاالسلام نيز نيازى نمى ديد كه در اين امر به خليفه رجوع كند به علاوه حضرت، خليفه را شيخى ستمكار و متجاوز به حقوق ديگران مى دانست، و مطالبه ى وى عليه السلام عكس العملى بود در مقابل اقدام خليفه كه فدك را تصرف كرده بود و على و فاطمه عليهم السلام، ميراث را به عنوان زميه ساز مقابله با حكومت نامشروع ابوبكر مغتنم دانستند. [ر. ك: فدك در تاريخ، ص 64.]
در صحيح بخارى از طريق عايشه نقل شده است: «ان فاطمه و العباس- عليهماالسلام- ايتا ابابكر يلتمسان ميراثهما من رسول الله- صلى الله عليه و سلم- هما حينئذ يطلبان ارضيهما من فدك و سهمهما من خيبر فقال لهما ابوبكر سمعت- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم- يقول لانورث ما تركنا صدقه انما ياكل آل محمد من هذا المال قال ابوبكر والله لا ادع امرا رايت رسول الله- صلى الله عليه و سلم- يصنعه فيه الا صنعته...». [صحيح بخارى، جزء هشتم، مجلد چهارم، حديث 1574، ص 551، المسند حنبل جلد اول، حديث 58، ص 178، الطبقات الكبير، جلد هشتم، ص 18، طبرى، جلد چهارم، صص 5- 1334، بر سند از زهرى نقل مى كند والمدينه المنوره، جلد اول، ص 198 به سند از ابى سلحه و عبدالله البلدان، جلد چهارم، ص 239 والسنن الكبرى، جلد ششم، ص 300.]
ترجمه: حضرت فاطمه و عباس- عليهماالسلام- حضور ابوبكر آمدند و ميراثشان را از رسول خدا صلى الله عليه و آله مطالبه نمودند. آنها اراضى فدك و سهمشان از خيبر را درخواست نمودند، سپس ابوبكر به آنها گفت: شنيدم رسول خدا مى فرمود: ما ارث از خود بجا نمى گذاريم، آنچه از ما باقى مى ماند صدقه است (از بيت المال مى باشد) و همه خاندان پيامبر نيز از آن بهره مند مى شوند و من هيچ تغييرى در آن نخواهم داد و همان گونه كه پيامبر در مورد آن عمل فرموده عمل خواهم كرد.
ابن سعد در طبقات از طرق ام هانى مى نويسد: «فاطمه عليه السلام ابوبكر را گفت: از پس مرگ تو چه كسانى از تو ارث مى برند؟ گفت: فرزندان من و زن من. فرمود: پس چرا ميراث پيامبر صلى الله عليه و آله بايد به تو برسد و ما محروم باشيم؟ گفت: اى دختر رسول خدا، به خدا سوگند كه من از پدر تو زمين و طلا و نقره و غلام و مالى به ارث نبرده ام. فرمود: چرا همان سهمى را كه خداى براى ما و ويژه ى ما نهاده است تو در دست گرفته اى؟ گفت: من از رسول خدا شنيدم كه مى فرمود اين وسيله خورد و خوراك و روزى است كه خداوند در دست من نهاده است و چون مردم بايد ميان مسلمانان پخش شود». [طبقات، جلد دوم، صص 371- 370، معجم البلدان، جلد چهارم، ص 300، كشف الغمه، متن عربى، جلد دوم، ص 103.]
روايات ديگرى وجود دارد كه حضرت زهرا عليهاالسلام، خطاب به ابوبكر فرمود: كه فدك نحله [ر. ك: كنزالعمال، جلد پنجم، ص 629.] و حق ذى القربى، رسول خدا به اوست. [ر. ك: معجم البلدان، جلد چهارم، ص 238.
- آيت الله صدر در كتاب فدك در تاريخ ص 180 در مورد اينكه آيا حضرت زهرا عليهاالسلام نست نحله بودن فدك را مطرح فرمود يا جنبه ى ميراث بودن را چنانچه اصحاب چنين گفته اند، يادآور شده است، ترتيب طبيعى اين است كه حضرت در آغاز مبارزه سياسى خود با حكومت، مسئله توارث را كه در اسلام، قطعا ثابت است، مطرح نمايند تا بلكه حق خود را از اين طريق به دست آورند، زيرا ارث شامل فدك و خمس و كل ما ترك پيامبر مى باشد، ولى ادعاى «نحله» فقط شامل فدك مى شود و پس از موفق نشدن در اين مرحله، مسئله نحله بودن را مطرح نمايند».]
در شرح ابن ابى الحديد از طريق عايشه نقل شده است: هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام با ابوبكر در مورد فدك سخن فرمود، ابوبكر گريست و گفت، اى دختر رسول خدا به خدا سوگند، پدر تو دينار و درهمى به ارث نگذاشت و او فرمود: «همانا انبياء ارث به جا نمى گذارند» پس حضرت فاطمه فرمود: «فدك را رسول خدا صلى الله عليه و آله به من بخشيد» ابوبكر گفت: آيا براى ادعاى خود شاهد دارى؟ پس حضرت على عليه السلام و ام ايمن به صدق گفته ى حضرت فاطمه شهادت دادند و عمر بن خطاب و عبدالرحمان بن عوف به حمايت از ابوبكر شهادت دادند كه پيامبر درآمد فدك را بين فقرا تقسيم مى كرد.
[ر. ك: شرح ابن ابى الحديد، جلد شانزدهم، ص 216، «لما كلمت فاطمه ابابكر بكى، ثم قال: يا بنه رسول الله، والله ما ورث ابوك دينارا و لا درهما، و انه قال: ان الا انبياء لايورثون، فقالت: ان فدك و هبهالى رسول صلى الله عليه و آله يا قال: فمن يشهد بذلك؟ فجاء على بن ابى طالب عليه السلام فشهد، و جاءت ام ايمن فشهدت ايضا، فجاء عمر بن خطاب و عبدالرحمان بن عوف فشهد ان رسول الله صلى الله عليه و آله كان يقسمها». هم چنين رجوع شود به خلفاء الرسول، ص 93.] سپس ابوبكر گفت: دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله و على و ام ايمن راست مى گويند و عمر و عبدالرحمن بن عوف نيز راست مى گويند. پدرت رسول خدا صلى الله عليه و آله فدك را مالك نبود بلكه به اندازه ى مخارج و روزى شما از آن برمى گرفت و بقيه را در راه خدا تقسيم مى كرد. حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود فدك را به من برگردان من همان كار پدرم را انجام مى دهم. ابوبكر گفت: تصدى اين اموال به عهده ى من است همچنان كه در حيات رسول خدا با او بود. [ر. ك: شرح ابن ابى الحديد، جلد شانزدهم، ص 216. «قال ابوبكر، صدقت يا ابنه رسول الله- صلى الله عليه و سلم- و صدق على، و صدقت ام ايمن، و صدق عمر و صدق عبدالرحمن بن عوف، و ذلك مالك لابيك، كان رسول الله صلى الله عليه و آله ياخذ من فدك قوتكم، و يقسم الباقى، و يحمل منه فى سبيل الله، فما تصنعين بها؟ قالت: اصنع بها كما سصنع بها ابى قال: فلك على الله ان صانع فيها كما يصنع ابوك».]
در كتاب المدينه المنوره آمده است: هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام از ابوبكر درخواست كرد كه فدك را به آن حضرت برگرداند، ابوبكر به وى عليه السلام گفت: آيا در اين امر شاهدى وجود دارد كه حضرت على عليه السلام و ام ايمن به صدق گفته حضرت زهرا عليهاالسلام شهادت دادند. ام ايمن قبل از شهادت دادن به عمر و ابوبكر گفت: آيا شهادت مى دهيد كه پيامبر صلى الله عليه و آله مرا از اهل بهشت معرفى نمود آن دو گفتند آرى. پس ام ايمن گفت من شهادت مى دهم كه پيامبر صلى الله عليه و آله فدك را به حضرت فاطمه عليهاالسلام بخشيد. [ر. ك: المدينه المنوره جلد اول، ص 199، شرح ابن ابى الحديد، جلد شانزدهم، ص 220.] و در معجم البلدان آمده است: «ام ايمن» و «رباح» غلام پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به صدق گفته ى زهرا شهادت دادند كه ابوبكر گفت اين شهادت صحيح نيست مگر شهادت يك مرد و دو زن. و در بعضى روايات به جاى ام ايمن، ام سلمه را به عنوان شاهد ذكر كرده اند. [ر. ك: فتوح البلدان، ص 44. در اين صفحه آمده است: «فجاءت «بام ايمن» و «رباح» مولى النبى صلى الله عليه و آله فشهدا لها بذلك فقال ان هذا الامر لا تجوز فيه الا شهاده رجل و امراتين».]
در كتاب قرب الاسناد از حنان بن سدير نقل شده است: عايشه و حفصه و از مردان عرب اوس بن حدثان از بنى نضر شهادت دادند كه پيامبر فرمود، «انبياء ارث به جا نمى گذارند» و با شهادت خود، حضرت فاطمه عليهاالسلام را از ارث پدر بزرگوارش محروم كردند. [ر. ك: قرب الاسناد، ص 49. در اين صفحه آمده است:... من الشاهد على فاطمه بانها لاترث اباها، قال شهد عليها عايشه و حفصه و رجل العرب يقال له اوس بن الحدثان من بنى نضر شهدوا عند ابى بكر رسول الله صلى الله عليه و آله قال: لا اورث، فمنعوا فاطمه عليهاالسلام ميراثها من البيتها، عليهم السلام.]
حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: اين اولين شهادت ناحق در اسلام است. [الاختصاص، ص 183، مسند فاطمه الزهرا عليهاالسلام، تاليف شيخ عزيز الله عطاردى، انتشارات عطارد، چاپ اول، (1412 ه- ق) ص 373، در اين صفحات آمده است: «هذا اول شهاده زور شهدوا بها فى الاسلام».]
در اكثر منابع معتبر اهل سنت و شيعه، حديث «نحن معاشر الانبياء لاتورث ما تركنا صدقه» از طريق ابوبكر نقل شده است، اين حديث جعلى و ساخته ابوبكر و متحدانش است، چنانكه حضرت زهرا عليهاالسلام با شنيدن اين حديث در خطبه ى خويش فرمود: «لقد جئت فريا»، [شرح ابن ابى الحديد، جلد شانزدهم، ص 212.] اين دروغى است كه به خدا و رسولش بسته ايد.
علامه طباطبايى در تفسير الميزان مى نويسد: تمامى آياتى كه از سوى حضرت فاطمه عليهاالسلام در مورد ارث در خطبه خود در مسجدالنبى نقل كرده است مجعول بودن اين حديث را مى رساند. [ر. ك: تفسير الميزان، جلد هشتم، ص 39.]
در كتاب كشف الغمه آمده است: وقتى كه عثمان خليفه شد، عايشه به عثمان گفت: آنچه كه پدرم (ابوبكر) و عمر از بيت المال به من مى دادند تو نيز بده، عثمان گفت: من در كتاب خدا و سنت پيامبر نمى يابم كه بايد به تو چيزى داده شود. عايشه گفت: پس ميراث مرا از پيامبر صلى الله عليه و آله بده، عثمان به او گفت: مگر تو و مالك بن اوس شهادت نداديد كه پيامبر را ميراث نمى باشد و حق فاطمه را باطل ساختيد. عايشه از آن به بعد به هنگام نماز فغان و فرياد مى نمود و پيراهن پيامبر را به دست مى گرفت و مى گفت: عثمان با صاحب اين پيراهن مخالفت مى كند و او دشمن خداست...» [ر. ك: كشف الغمه، متن عربى، جلد دوم، ص 105 و ترجمه ى آن، جلد دوم، ص 39.]
اما بخارى در صحيح از طريق عروه و عايشه اين واقعه را چنين نوشته است: زنان پيامبر صلى الله عليه و آله پس از رحلت پيامبر، عثمان را به نزد ابوبكر فرستادند و ميراث خود را طلبيدند كه عايشه گفت: آيا اين سخن پيامبر نمى باشد كه فرمود: ما ارث نمى گذاريم آنچه از ما بماند صدقه است. [ر. ك: صحيح بخارى، جلد چهارم، جزء هشتم، حديث 1578، صص 553- 552. در اين صفحات آمده است: «ان ازواج النبى صلى الله عليه و آله حين توفى رسول الله صلى الله عليه و آله اردن ان يبعثن عثمان الى ابى بكر يسالنه ميراثهن فقالت عايشه اليس قد قال رسول الله صلى الله عليه و آله لا نورث ما تركنا صدقه». هم چنين رجوع شود: به شرح ابن ابى الحديد، جلد شانزدهم، ص 223.]
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه مى نويسد: رجال شيعه و اخباريون در كتابهاى خود نقل مى كنند: هنگامى كه ابابكر سخنان حضرت زهرا عليهاالسلام را شنيد دلش به رحم آمد در حالى كه عمر آنجا نبود، در ورقى واگذارى فدك به حضرت را نوشت و به او داد هنگام خروج حضرت فاطمه، عمر او را ديد و نوشته را از او گرفت و آب دهانش را بر آن انداخت و سپس پاره اش كرد. حضرت به او گفت: خداوند شكمت را پاره كند همان گونه كه نامه ى مرا پاره كردى. [ر. ك: شرح ابن ابى الحديد، جلد 16، صص 235- 234.]
اما با توجه به سخنان ابوبكر در مسجدالنبى خطاب به حضرت زهرا عليهاالسلام و سخنانى كه پس از خروج حضرت از مسجد خطاب به انصار و ديگر مردم در مسجد گفت بعيد به نظر مى رسد كه فدك را به حضرت برگردانده باشد. و مى دانيم كه ابوبكر در آخر عمر از عدم تسليم فدك به حضرت شديدا اظهار پشيمانى كرد.
«با اينكه مدارك و مستندات تاريخى بسيار در اين باره تعمق در اين مدارك و اسناد نشان مى دهد كه موضع خليفه در برابر حضرت زهرا عليهاالسلام خالى از پيچيدگى و ابهام نيست و شناختن نقطه اختلاف زهرا عليهاالسلام و خليفه كارى دشوار است به علاوه موارد اختلاف را نقطه ى واحد دانستن به صعوبت كار مى افزايد». [فدك در تاريخ، ص 160.]
صحاح شيعه و سنى متفق القولند كه آيه ى تطهير در شان فاطمه و همسر و فرزندانش- عليهم السلام- سخن گفته است، و نص كلام الهى بر عصمت زهرا عليهاالسلام به منزله ى نص بر نحله است و مقام معصوم عليه السلام وقتى چيزى ادعا كند بى شك عين حق است.
عايشه كه از شاهدان عليه ادعاى حضرت زهرا عليهاالسلام در مورد فدك بود در صحيح بخارى از او روايت است كه گفت: راستگوتر از فاطمه كسى نبود جز پدرش رسول خدا صلى الله عليه و آله.
با اين وصف چرا خليفه درباره ى سخنى كه صدقش آشكار بود، از فاطمه عليهاالسلام بينه مى خواست؟! از طرفى ديگر علمى كه با شهادت خداى متعال به عصمت و صداقت حضرت زهرا عليهاالسلام حاصل شده است در حوزه ى قضا از ارزش و اعتبار بيشترى از بينه برخوردار است و ابوبكر با داشتن اين علم مى توانست بدون درخواست شاهد ادعاى حضرت زهرا عليهاالسلام را بپذيرد. [ر. ك: فدك در تاريخ، ص 185.]
در حالى كه ابوبكر در مورد ادعاهاى بعضى از مسلمين به وعده هاى رسول خدا بدون آن كه بينه اى بر آن اقامه شود پذيرفت. به عنوان نمونه:
«محمد بن عمر واقدى از طريق جابر بن عبدالله نقل مى كند: كه ابوبكر پس از رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله خطبه خواند و ضمن آن گفت هر كس رسول خدا صلى الله عليه و آله او را وعده اى فرموده است، برخيزد.
جابر بن عبدالله برخاست و گفت: پيامبر صلى الله عليه و آله وعده فرمود كه چون مال بحرين برسد، مرا سه مشت مال عنايت كند. گويد ابوبكر چنان كرد و سه بار دستهاى او را پر كرد». [طبقات، جلد دوم، ص 375.]
گويا ابوبكر تنها براى ادعاى دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله شاهد و بينه طلب مى كند؟! «اصولا اين اختصاص، زاييده ى شرايط سياسى خاص روز بود». [فدك در تاريخ، ص 189.]
در دوران خلافت عمر، او نيز در مورد فدك چون ابوبكر رفتار كرد و عثمان در خلافتش آن را به مروان بن حكم به عنوان تيول واگذار كرد. جون عمر بن عبدالعزيز اموى به خلافت رسيد فدك را به حسن بن حسن بن على بن ابى طالب عليه السلام، داد و پس از وفات عمر بن عبدالعزيز بار ديگر از دست فرزندان حضرت فاطمه عليهاالسلام خارج شد و به مدت دويست سال فدك چند بار دست به دست گشت تا مامون در سال دويست و ده هجرى فدك را به فرزندان حضرت فاطمه بازگرداند. [ر. ك: فتوح البلدان، صص 37- 36، شرح ابن ابى الحديد، جلد 16، صص 217- 216.]

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page