ترجمه:
(هنگامى كه پيامبر در ميان شما مبعوث شد) بر لب حفره آتش (جهنم) قرار داشتيد و تشنگان و فرصت طلبان طمعكار به سراغتان مى آمدند. و آدمهاى شتابزده از هر طرف شما را مورد هجوم و غارت قرار داد و محل قدمهاى آنان بوديد. و از آب متعفن گودالها مى آشاميديد و از برگ درختان (يا پوست دباغى نشده) قوت برمى گرفتيد. شما مردمانى ضعيف و مطرود از جامعه بوديد و همواره از هجوم همسايگان در بيم و هراس بسر مى برديد تا اينكه سرانجام خداوند تبارك و تعالى بوسيله پدرم محمد صلى الله عليه و آله شما را از اين سختى و بلا رهايى داد. بعد از اين حوادث ناگوار و پس از اينكه پيامبر به افراد شجاع ولى بى منطق و به گرگهاى عرب (مشركين) و متمردين از اهل كتاب گرفتار شد.
هر گاه كه اينها آتش جنگ را روشن مى كردند خداوند آنرا خاموش ميكرد يا هر گاه شاخ شيطان (قدرت و قوت مشركان) ظاهر ميشد پيامبر اكرم على عليه السلام را (براى سركوبى آنان) در حلقومشان مى انداخت تا دهانشان بسته شود. [ر. ك: كشف الغمه، جلد اول، ص 259 در اين صفحه آمده است كه در جنگ احزاب، عمر بن عبدود قهرمان مشركان از خندق عبور كرد و رجز خواند و از مسلمانان مبارز طلبيد كه كسى جز على عليه السلام داوطلب نشد و حضرت وى را به هلاكت رسانيد به چهار قهرمان ديگر مشركان فرار كردند و يك تن آنها در خندق فرود آمر و على عليه السلام در مبارزه اى تن به تن او را به هلاكت رسانيد.] و على عليه السلام باز نمى گشت مگر اينكه بالهاى آنان را زير پاى خود له مى كرد و شعله آتش آنان را با شمشيرش خاموش مى نمود. در حاليكه على عليه السلام در راه خدا رنج و تعب را تحمل مى نمود و در انجام فرمان خدا تلاشگر بود. (على عليه السلام مقرب رسول خدا و در ميان اولياى خدا سرور بود).
او مهايى خير رساندن به مردم بود و با جديت و زحمت در راه خدا مى كوشيد و به سرزنش، سرزنش كنندگان وقعى نمى نهاد. در حالى كه شما در رفاه و عيش و نوش بوديد. و ساكت و آرام در امنيت و خوشگذرانى بسر مى برديد، (شما انصار و مهاجر خود را گرفتار جنگ و درگيرى براى گسترش اسلام نمى كرديد و از صحنه جنگ مى گريختيد). [ر. ك: كشفه الغمه، جلد اول، ص 275 آمده است در جنگ احد حنين: ابوبكر و عمر و عثمان و بسيارى ديگر از مسلمانان از صحنه جنگ گريختند ولى على عليه السلام هرگز به ميدان جنگ پشت نمى كرد تا مشركين را سركوب نمايد.]
ادامه ى خطبه: [در بلاغات النساء، اين قسمت خطبه از «فلما اختار لله لنبيه» تا «و هو فى الاخره من الخاسرين» ذكر نشده است.]
«فلما اختار الله لنبيه دار انبيائه و ماوى اصفيائه و ظهر فيكم حسكه النفاق و سمل جلباب الدين [در شرح ابن ابى الحديد چنين آمده است «الى هنا انتهى خبر ابى العينا عن ابن عايشه و اما عروه عن عائشه، فزاد بعد هذا: حتى اذا اختار الله لنبيه دار انبيائه، ظهرت حسيكه النفاق، و شمل جلباب الدين».] و نطق كاظم الغاوين و نبغ خامل الاقلين و هدر فنيق المبطلين فخطر فى عرصاتكم و اطلع الشيطان راسه من مغرزه هاتفا بكم [در شرح ابن ابى الحديد بعد از «راسه» آمده است: صار خابكم، قد عاكم فالفاكم».] فالفاكم لدعوته مستجبين و للغره (للغره) فيه ملاحظين [در شرح ابن ابى الحديد بجاى «للغره فيه ملاحظين»، «و لقربه متلاحظين» آمده است.]، ثم
استنهضكم فوجدكم خفافا، و احمشكم فالفاكم غضابا، فوسمعتم غير ابلكم و وردتم غير مشربكم هذا و العهد قريب و الكلم رحيب، والجرح لما يندمل، و الرسول لما يقبر، ابتدارا [در شرح ابن ابى الحديد «و الرسول لما يقبر، ابتدارا» ذكر نشده است.]، زعمتم [در شرح ابن ابى الحديد چنين آمده است: «انما زعمتم ذلك خوف الفتنه».] خوف الفتنه، الا فى الفتنه سقطوا و ان جهنم لمحيطه بالكافرين) [قرآن مجيد سوره ى توبه، آيه 49.]، فهيهات! منكم، و كيف بكم، و انى توفكون و كتاب الله بين اظهركم، اموره ظاهره و احكامه زاهره و اعلامه باهره، و زواجره لايحه، و اوامره واضحه، و قد خلفتموه و راء ظهوركم [در شرح ابن ابى الحديد چنين آمده است: «فيهات! انى بكم و انى توفكون و كتاب الله بين اظهركم، زواجره، بينه، و شواهد لائحه، و اوامره واضحه».]، ارغبه عنه تريدون، ام بغيره تحكمون؟ بئس للظالمين بدلا، و من يبتع غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هو فى الاخره من الخاسرين...».
انحطاط مردم جزيزه العرب در عصر جاهليت، بعثت پيامبر و نجات مردم و نقش مبارزات حضرت على در گسترش اسلام
- بازدید: 756