در شهر زنجان در ايام فاطميه ى اول رسم خوبى است؛ بازار سه روز به مناسبت مصيبت زهراى اطهر عليهاالسلام تعطيل مى شود [ گرچه اخيرا مى شنويم اين سنت حسنه به سردى گراييده است و اميدوارم اهالى زنجان نگذارند اين سنت فاطميه به فراموشى سپرده شود، ان شاء الله تعالى. ] و مردم در مساجد جمع شده و عزادارى نموده، و در ضمن از بيانات علماى شهر استفاده مى نمايند.
شهر زنجان خصوصيتى كه دارد اين است كه علماى آن شهر علاوه بر سمت،امام جماعت و تدريس، بايد منبر هم بروند و مثل شهرهاى ديگر نيست كه امام جماعت شدن قابل تفكيك از منبر رفتن باشد؛ لذا مى بينيم امام جماعت، شخصى و منبر را كسى ديگر اداره مى كند و روى همين سنت، علماى بزرگى در آن شهر به منبر رفته و مردم آن شهر با منبرهاى پرمحتواى بزرگان علم، تربيت يافته اند و مجتهدان بزرگى در آن شهر وظيفه تبليغ را به دوش داشتند. بر همين اساس، نوعا واعظانى كه از بيرون وارد اين شهر مى شدند، مورد استقبال قرار نمى گرفتند، روى اين جهت بود كه مردم پاى منبر عالمان درس خوانده زياد نشسته بودند و مطالب تازه واردان چندان جلوه نمى كرد. روى همين تقيدى كه در آن شهر هست، در ايامى كه در زنجان بودم، در اين سه روز منبر مى رفتم و نوعا محور سخن «خطبه صديقه طاهره عليهاالسلام» بود.
يادم هست قبل از سال 42 بود، در ايام فاطميه عليهاالسلام يك شب در خواب، حضرت آيت الله، نابغه ى دهر، حاج شيخ محمد حسين اصفهانى (غروى) صاحب حاشيه ى بى نظير كفايه و مكاسب شيخ اعظم- قدس سرهما- كه در اوان اول تكليف به دستور حضرت والد- قدس سره- از ايشان تقليد مى كردم را ديدم. ايشان در عالم رؤيا به من فرمودند كه از صديقه طاهره عليهاالسلام براى شما دستورى دارم؛ ايشان به من فرمودند كه به شما بگويم كه شما خطبه ى آن طاهره ى مرضيه عليهاالسلام را شرح كنيد. از خواب بيدار شدم و از همان ايام يادداشتهايى برداشتم و شرح بسيار مفصلى فراهم شد كه شايد قسمت فدك آن درخور يك كتاب مستقل باشد.بعد به پيشنهاد بعضى، آن شرح مفصل را تلخيص نموده و اكنون در دو جلد (كه جلد اول: بخش معارف خطبه و جلد دوم: بخش تشريح اوضاع مسلمانان پس از رحلت پيامبر عظيم الشأن اسلام صلى الله عليه و آله است) تقديم دوستداران اهل بيت عليهم السلام مى نمايم.
اميدوارم كه اين سعى ناچيز مورد قبول قرين الشرف، صديقه طاهره عليهاالسلام واقع شود، آمين!
مقدمه
- بازدید: 1236