فاطمه (س) و ولايت

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

حضرت زهرا(س)  ولايت و امامت را با تمام وجود درك كرده بود و نتيجه انحراف خلافت و امامت امت را بـخـوبـى مـى ديـد. آن حـضـرت در خـطـبـه مـعـروف خـود بـه تـبـيـيـن جـايـگـاه رفـيـع اهل بيت رسول خدا(ص) مى پردازد و بيان مى دارد كه حكومت حق آنان است :
ثـُمَ اَنـْتُم عِبادَاللّهِ نُصُبُ اءمْرِ اللّهِ وَ نَهْيِهِ وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحيِهِ وَ اءُمَناءِ اللّهِ عَلى اَنْفُسِكُمْ و بُلغاؤُهُ اِلى الاُمَمِ.
زَعـَمـْتـُم حـَقـّاً لَكُم لِلّهِ فِيكُمْ عَهدٌ، قَدَّمَهُ اِلَيْكُمْ وَ نَحْنُ بَقيَّةٌ اِسْتَخْلَفَنا عَلَيْكُمْ وَ مَعَنا كِتاب اللّ هِ بَيِّنَةٌ بَصائِرُهُ وَ آىَ فِيْنا مُنْكَشِفَةٌ سَرائِرُهُ.
شـما بندگان خدا! نگاهبانان حلال و حرام ، و حاملان دين و احكام ، و امانت داران حق و رسانندگان آن به خلقيد.
حقى را از خدا عهده داريد و عهدى را كه با او بسته ايد پذيرفتار. ما خاندان را در ميان شما به خلافت گماشت ، و تاءويل كتابُالله را به عهده ما گذاشت .
حـجـت هـاى آن آشـكـار اسـت ، و آنچه درباره ماست پديدار و برهان آن روشن و از تاريكى گمان بكنار.(11)
حـضـرت زهـرا(س)  پـس از تـبـيـيـن مـنـزلت و نـقـش مـحـورى اهل بيت پيامبر(ص) در هدايت امت اسلامى و بيان احكام الهى ، به بحث درباره نظام امامت پرداخت و فرمود:
وَ جَعَلَ طاعَتَنا نِظاماً (لِلمِلَةِ) و امامتنا اءمناً مِنَ الفُرقَةِ وَ حُبَّنا عِزّاً لِلاِسْلامِ.(12)
خـداى متعال ، اطاعت ما اهل بيت را مايه نظام و انسجام ملت و امامت ما را ضامن وحدت و مانع افتراق و تشتت امت اسلامى و دوستى ما را مايه عزت اسلام قرار داد.
حـضـرت فـاطـمـه (س)  با بيان فوق اشاره عميقى به نقش نظام امامت در ايجاد همبستگى در بين مـردم كـرده اسـت و در واقـع يـكـى از مـهـمـتـريـن اهـداف تشكيل حكومت در جوامع بشرى را كه همانا ايجاد و گسترش نظم و انضباط در جامعه و جلوگيرى از تشتت و نابسامانى در بين اجتماعات انسانى مى باشد را مورد توجه قرار داده است .
حـكـومتهاى پديدار گشته در جوامع مختلف در طول تاريخ هر يك به گونه اى براى دستيابى بـه نـظـم و انـسـجـام تـلاش كـرده و در راه تحقق اين هدف گام برداشته اند، اما تاءكيد فاطمه زهـرا(س)  بـر ايـن نـكـتـه اسـت كـه اگـر امـامـت و رهـبـرى اهل بيت رسول خدا(ص) به عنوان محور اصلى حكومت در جامعه مورد توجه قرار گيرد، دستيابى به ثبات و انسجام اجتماعى و جلوگيرى از نابسامانى و افتراق كه در واقع از ابتدايى ترين و بـديـهـى تـريـن وظـايـف حـكـومـت اسـت ، بـه بـهـتـريـن شـكـل آن تـاءمـيـن خـواهـد گـرديـد و زمـيـنـه بـراى تـحـقـق اهـداف مـهـمـتـرى كـه از تشكيل حكومت مورد انتظار است فراهم خواهد شد.
مـحـور ديـگـر سـخـن حـضـرت زهـرا(س)  تـرسـيـم وضـعـيـت مـوجـود امـت اسـلامـى پـس از رسـول خـدا(ص) اسـت كـه وجـود تـشـتت و تفرقه در بين مسلمانان و نابسامانى امور آنها پس از رحلت پيامبر(ص) معلول روى گردانى آنها از اهل بيت و انحراف از سيستم حكومتى مبتنى بر امامت و ولايت است .
در واقـع از ديـدگـاه فـاطـمـه (س) ، امـامـت تداوم و استمرار رسالت است و (امام)  در اداره امور مـسـلمـانـان و نـظـام اجـتـمـاعـى آنـان از هـمـان شـاءن و جـايـگـاهـى بـرخـوردار اسـت كـه (رسـول)  بـرخـوردار بـود. لذا اگـر ديـده مـى شـود كـه نـظـام خـلافـت پـس از رسـول خـدا(ص) نـه تـنـها نتوانست نقش محورى رهبرى را در جامعه اسلامى حفظ كند، بلكه خود عـامـلى بـراى گـسـتـرش نـابـسـامانى گرديد، بدين خاطر بود كه كسانى در مصدر امور قرار گرفتند كه فاقد صلاحيت رهبرى بودند و امام برحق را از حكومت و حق خود محروم ساخته بودند.
حـضـرت زهـرا(س)  چون بر لزوم وجود امام معصوم در كنار قرآن براى هدايت انسانها اعتقاد داشت بـه مـبـارزه بـا حـاكـمـان غـاصـب پـرداخـت ؛ چـنـانـكـه آن حـضرت در خطابه آتشين خود در مسجد پيامبر(ص) فرمود:
شما با پيامبر محبوب و محمود خود پيمان بستيد تا دين او را با دست خويش در جهان بگسترانيد و جهان را بر محور اين دين حنيف و شريف به گردش درآوريد. قرآن را مى بينم كه به ظاهر آن احترام مى كنيد. حقيقت اين است كه در صفحات مقدس آن ، رازها و رمزها و خواندنى ها و شنيدنى هاى بـسـيـار وجـود دارد. امـا چـشـم براه خطيب توانايى نشسته است كه راز پنهان بداند و رمز بسته بگشايد و خواندنى ها و شنيدنى ها را به جهانيان باز گويد.
از سـپـيـدى و سـيـاهـى ايـن كـتـاب ، كـجـا مـى تـوانـيـم راه بـه سـر مـنـزل مـقـصـود بريم ، تا دانشمندى روشنفكر و پرهيزكار، سپيدى را از سياهى ها باز ننمايد و شب را از روز امتياز ندهد و نقاب ظلمت از چهره نور فرونكشد، ما همچنان حيرت زده و راه گم كرده خـواهـيـم مـاند، او همان دانشمند روشنگر و روشن بينى است كه گويا و بينا و شنواست . او كسى اسـت كـه آيات الهى را يكجا در پرده هاى سينه خويش پنهان ساخته است . و در نفس خود قرآنى بـزرگ و عـزيـز بـه وجـود آورده اسـت . او قـرآنـى گـويـا و شـنـوا و راه پيما و راهنماست . اين گـنـجينه اسرار، كه اينجا و آنجا ذخاير گرانبهايش را گسترش دهد و تشنگان را به فرا خور خـويش سيراب كند همان پيشاهنگ سعادت و كاروان سالار ابديت است . اوست كه پيروان خويش را به جانب مينوى جاويدان راهبرى خواهد كرد.(13)
درسـت هـمين ويژگيها است كه زهرا(س)  را به دفاع از على (ع) برمى انگيزاند. دفاع حضرت زهـرا(س)  از امـيـر مـؤ مـنـان نـسبت به زمامدارى جامعه اسلامى ، دفاع شخصى و خصوصى نبود، بلكه دفاع يك زن مسلمان متعهد و مسؤ ول از حق عظيمى بود كه غصب شده است . فاطمه (س)  چون حـق حـكـومـت را از آن عـلى (ع) و اهـل بـيـت پـيـامبر(ص) مى ديد به دفاع از آن حضرت پرداخت و هـشـدارهـاى خـود را مـتـوجـه كـسـانـى كـرد كـه بـا اقـدام نـابـخـردانـه خـود حـاصـل تـلاشـها و مجاهدتهاى رسول خدا(ص) را به بازى گرفته اند و اعلام خطر با نويى رنـجـديـده اسـت كـه بـا شـجـاعـتـى وصـف نـاشـدنـى و اسـتـقـامـتـى سـتـودنـى در مـقـابـل مـنـحـرفـان مـى ايستد و امت اسلامى را از آينده مبهم و تاريك كه با انحراف در رهبرى در انتظار آنان است بر حذر مى دارد.