على (ع) و دفاع از امامت

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

عـلى (ع) نـيز در موارد زيادى به اهميت امامت و ولايت دراسلام پرداخته و به حقانيت خود نسبت به خـلافـت اسـلامى اشاره كرده كه به ذكر چند نمونه بسنده مى كنيم . آن حضرت در خطبه معروف به شقشقيه مى فرمايد:
سـوگـنـد بـه خـدا كـه پـسـر ابـى قـحـافـه (ابـو بـكـر) خـلافـت را مـانـند پيراهنى پوشيد و حـال آنكه مى دانست من براى خلافت مانند قطب وسطِ آسيا هستم و علوم و معارف از سرچشمه فيض مـن مـانـنـد سـيـل سـرازير مى شود، هيچ پرواز كننده در فضاى علم و دانش به اوج رفعت من نمى رسـد؛ پـس جـامـه ى خـلافـت را رهـا و پـهلو از آن تهى نمودم و در كار خود انديشه كردم كه آيا بـدون دسـت (و نـداشتن سپاه و ياور) حمله كرده ، يا بر تاريكىِ كورى (و گمراهى خلق)  صبر كـنـم كـه آن ، پـيـران را فـرسـوده و جـوانـان را پـژمرده و پير ساخته و مؤ من رنج مى كشد تا بـميرد. ديدم صبر كردن خردمندى است ؛ پس صبر كردم درحالى كه چشمانم را خاشاك و غبار، و گلويم را استخوان گرفته بود و ميراث خود را تاراج رفته مى ديدم .(14)
هـمـچـنـيـن آن حـضـرت در مـقـابـل احـتـجـاج قـريـش كـه بـه اصـل و نـسـب خـويـش اسـتـدلال كـرده ، مـى گـفـتـنـد چـون خـويـشـاونـد رسول خدا(ص) هستيم به خلافت سزاوارتريم فرمود:
به درخت احتجاج كردند و ميوه را ضايع و تباه ساختند.(15)
حضرت على (ع) ضمن اينكه برحقانيت خويش تاءكيد مى كند مى فرمايد: اگر آنان به خويشى دورى كـه بـا رسـول خـدا(ص) دارنـد خـود را به امر خلافت سزاوار مى دانند، من خود، ميوه ى آن درخـت هـسـتـم و پـسـر عـمـو و بـرادر آن حضرت مى باشم . از اين رو خلافت و امارت حق من است و ديـگـرى را شـايـسـتـگى آن نيست . در زمان بيعت مردم با عثمان نيز بر حقانيت خود تاءكيد كرد و فرمود:
شـمـا مى دانيد كه من براى خلافت از هر كس شايسته و سزاوارترم و سوگند به خدا خلافت را به ديگرى واگذار مى نمايم مادامى كه امور مسلمانان منظم باشد و بر ديگرى به جز من جور و ستمى وارد نشود.(16)
امـيـر مـؤ مـنـان (ع) بـارهـا بـه غـصـب خـلافـت اعـتـراض كـرده و بـه دلايـل ادعـايـى آنـان پاسخ داده است . آن حضرت در پاسخ اين مطلب كه عمر به ابوبكر گفت : تـو در سـخـتـى و آسـايـش ، مصاحب و همراه رسول خدا(ص) بودى ، پس دستت را بده تا با تو بيعت كنم ، فرمود:
واعَجَبا تَكُونُ الخَلافَةِ بِالصَحابَةِ وَ لا تَكُونُ بِالصَحابَةِ وَالقَرابَةِ(17)
شـگـفـتـا! آيـا خـلافـت بـا مـصـاحـبـت و هـمـراه بـودن با پيامبر به كسى مى رسد و با مصاحبت و خويشاوندى نمى رسد.