از امام هادى - عليه السلام - دعاهايى روايت شده كه ايشان در قنوت نمازشان مى خواندند. نگاهى به اين دعاها، اوج انقطاع ايشان را از تعلقّات مادى و شدت اتصالشان را به مبداء هستى بخش به خوبى نشان مى دهد. در اينجا ما پاره اى از اين سخنشان فروتر از قرآن و فراتر از سخنان بشر را نقل مى كنيم :
الف - (( ((اللهم ان مناهل كراماتك بجزيل عطياتك مترعة ، و اءبواب مناجاتك لمن اءملك مشرعة ، و عطوف لحظاتك لمن ضرع اليك غير متقطعة ، و قد الجم الحذار، و اشتدّ الاضطرار، و عجز عن الاصطبار اءهل الانتظار، و انت اللهم بالمرصد من المكان ، اللهم و غير مهمل مع الامهال ، و اللائذ بك آمن ، و الراهب اليك غانم القصد، اللهم لبابك سالم .
اللهم فعاجل من قد استن فى طغيانه ، و استمرّ على جهالته لعقباه فى كفرانه ، و اطعمه حلمك عنه فى نيل ارادته ، فهو يتسرع الى اءوليائك بمكارهه ، و يواصلهم بقبايح مراصده ، و يقصدهم فى مظانهم باءذيته ، اللهم اكشف العذاب عن المؤ منين و ابعثه جهرة على الظالمين ، اللهم اكفف العذاب عن المستجيرين ، و اصببه على المغترين ، اللهم بادر عصبة الحق بالعون ، و بادر اعوان الظلم بالقصم ، اللهم اسعدنا بالشكر، و امنحنا النصر، واعذنا من سوء البداء و العاقبة و الحظر...)) )) (61)
الف - ((پروردگارا! آبشخور بخششت دريايى است مملو از هداياى بزرگ و درگاه مناجاتت براى آنكه سعادت پيدا كند والا و ارزشمند است . و نگاه مهربانت همواره به سوى كسى است كه به درگاهت دست نياز دراز كند.
پروردگارا! هراس بر دل ها سايه افكن شد و درماندگى به اوج رسيد و منتظران را ديگر توان صبر نمانده است و تو در كمينگاه ، ناظر همگانى .
پروردگارا! مهلت دادن تو فراموش كردن نيست و پناهنده به تو در امان است و هر كه به تو رو آورد و مقيم آستانت گردد سلامتى و سعادت را در كنار خود خواهد داشت .
پروردگارا! آن را كه در طغيان خود غوطه ور است و همچنان بر مركب جهالت سوار و به سمت كفرانت مى تازد فرو كوب ، حلم تو دشمنان ما را به طمع واداشته است و آنان مى پندارند كه به آرزوهاى پليد خويش خواهند رسيد لذا در راه اوليايت دام مى نهند و به آنان آسيب مى رسانند و انديشه هاى شومى را در خيال فاسد خود مى پرورانند.
پروردگارا! عذاب آتش را از مؤ منان دور كرده و در خرمن هستى ظالمان بزن .
پروردگارا! پناهندگانت را از عذاب دور كن و آنان را كه بردبارى تو فريبشان داده است معذب فرما.
پروردگارا! حق جويان را يارى ده و ياوران ستم را نابود فرما.
پروردگارا! توفيق شكرگزارى به ما عطا كن . ما را پيروزى ده و از سوء عاقبت و حوادث غير قابل پيش بينى و بداء ناخوشايند حفظ كن ...)).(62)
دعاهاى ائمه اهل بيت - عليهم السلام - فقط به جنبه هاى روحى و معنوى نمى پرداخت بلكه شامل تمامى جلوه هاى زندگى مى گشت . در اين دعا زندگى سياسى ، مصائب و مشكلات مردم در زمان خلفاى خودكامه عباسى و زورگويى هاى آنان به خوبى مورد توجه قرار گرفته است . احتمال قوى مى رود كه حضرت در اين دعا متوكل عباسى ، طاغوت زمان را كه در ستم به علويان بيش از ديگر خلفاى عباسى اهتمام داشت مطمح نظر قرار داده باشد.
ب - دعاى زير نيز از جمله دعاهاى حضرت است كه در قنوت خوانده مى شد:
(( ((يا من تفرد بالربوبية ، و توحد بالوحدانية ، يا من اضاء باسمه النهار، و اءشرقت به الا نوار، و اظلم باءمره حندس الليل و هطل بغيثه وابل السيل ، يا من دعاء المضطرون فاءجابهم ، و لجاء اليه الخائفون فآمنهم ، و عبده الطائعون فشكرهم ، و حمده الشاكرون فاءثابهم ، ما اجل شاءنك ، و على سلطانك ، و انفذ احكامك ، انت الخالق بغير تكلف ، و القاضى بغير تحيف ، حجتك البالغة ، و كلمت الدامغة ، بك اعتصمت و تعوذت من نفثات العقدة ، و رصدات الملحدة ، الذين الحدوا فى اسمائك ، و ارصدوا بالمكاره لا وليائك ، و اعانوا على قتل انبيائك و اصفيائك ، و قصدوا لاطفاء نورك باذاعة سرك ، و كذبوا رسلك ، و صدوا عن آياتك و اتخذوا من دونك و دون اوليائك وليجة و رغبة عنك ، و عبدوا طواغيتهم بدلا منك ، فمننت على اوليائك بعظيم نعمائك ، وجدت عليهم بكريم آلائك ، و اتممت لهم ما اوليتهم بحسن جزائك حفظا لهم من معاندة الرسل ، و ضلال السبل ، و صدقت لهم بالعهود السنة الاجابة ، و خشعت لك بالعقود قلوب الانابة فاءساءلك اللهم باسمك الذى خشعت له السماوات و الارض و احييت به اموات الاشياء، و امت به جميع الاحياء، و جمعت به كل متفرق ، و فرقت به كل مجتمع ، و اتممت به الكلمات ، واريت به كبرى الا يات ، و ثبت به على التوابين ، و اخرت به عمل المفسدين فجعلت عملهم هباءا منثورا تبرتهم تبتيرا... ان تصلى على محمّد و آل محمّد، و ان تجعل شيعتى من الذين حملوا فصدقوا، و استنطقوا فنطقوا آمنين ماءمونين .
اللهم انى اءساءلك لهم توفيق اهل الهدى ، و اعمال اهل اليقين ، و مناصحة اهل التوبة ، و عزم اهل البصر، و تقية اهل الورع ، و كتمان الصديقين حتّى يخافونك ، اللهم مخافة تحجزهم عن معاصيك حتّى يعملوا بطاعتك لينالوا كرامتك ، و حتّى يناصحوا لك وفيك خوفا منك ، و حتّى يخلصوا لك النصيحة فى التوبة حبا لهم فتوجب لهم محبتك التى اوجبتها للتوابين ، و حتّى يتوكلوا عليك فى امورهم كلها حسن ظن بك ، و حتّى يفوضوا اليك امورهم ثقة بك .
اللهم لا تنال طاعتك الا بتوفيقك ، و لا تنال درجة من درجات الخير الا بك ، اللهم يا مالك يوم الدين العالم بخفايا صدور العالمين طهر الا رض من نجس اهل الشرك ، و اخزس الخراصين عن تقولهم على رسولك الافك .
اللهم اقصم الجبارين و ابر المفترين ، و ابد الا فاكين الذين اذا تتلى عليهم آيات الرحمن قالوا: اءساطير الا ولين و انجز لى وعدك انك لا تخلف الميعاد، و عجل فرج كل طالب مرتاد انك لبالمرصاد، و اعوذ بك من كل لبس ملبوس ، و من كل قلب من معرفتك محبوس ، و من نفس تكفر اذا اصابها بؤ س ، و من واصف عدل عمله عن العدل معكوس ، و من طالب للحق و هو عن صفات حق منكوس ، و من مكتسب اسم باسمه مركوس ، و من وجه عند تتابع النعم عليه عبوس ، اعوذ بك من ذلك كله و من نظيره و اشكاله و امثاله انك عليم حكيم ...)). ))
((اى كسى كه در پروردگارى ، يكتاست و وحدت حقيقتى را به خود اختصاص داده است .
اى آنكه به نامش روز پرتوافشانى مى كند و فروغ مى درخشد و به دستورش تيرگى ، شب را مى پوشاند و از ابر رحمتش سيل به وجود مى آيد.
اى كسى كه درماندگان او را خواستند و پاسخ شنيدند و ترسندگان بدو پناه آوردند و لذت ايمنى را چشيدند و عابدان و شاكران نتيجه عبادت و شكر خود را دريافتند، چه پر شكوه و والا مقام هستى ! و چقدر سلطنت و شكوهت فراگير است و دستورات و اوامرت روا و نافذ، تويى آفريننده بدون دشوارى و تويى داورى منصف .
حجت تو رسا و سخنت ستم كوب است ، از افسونگران بدكار به تو پناه مى آورم ، و از ملحدان و تحريف كنندگان نامهايت كه در كمين دوستان و پرستندگانت هستند و دامهايشان ، به تو اعتصام مى جويم .
پروردگارا! ملحدان به كشتى پيامبران و برگزيدگانت كمك كردند و در تلاش بودند تا نور توحيدت را با كتمان حقيقت نبوت خاموش كنند و رسولانت را تكذيب كردند و مانع آياتت گشتند و غير از تو و يارانت ، كسانى ديگر را به دوستى و سرپرستى خويش انتخاب كردند و طاغوت ها را بجاى تو پرستيدند (خداوندا كيد آنان را به خودشان برگردان ).
پروردگارا! با نعمت هايت منّتى بزرگ بر دوستانت گذاشتى و بر آنان بخشش هاى كريمانه اى كردى و با حفظ آنان از دشمنان پيامبران و راه هاى گمراهى ، بهترين پاداش را به آنان عطا فرمودى و زبان هاى اجابت پذير آنان را گويا كردى ، و دل هاى توبه كار، پيوندى استوار با تو يافت .
پروردگارا! تو را سوگند مى دهم به اسمى كه آسمان ها و زمين برايش خاشع گشتند و به وسيله آن ، مردگان را زنده كردى و زندگان را ميراندى و پراكنده ها را گرد آوردى و گرد آمده ها را پراكندى و به وسيله آن معجزات و آيات بزرگ را نشان دادى كه توّابين دلشان ايمن گشت و پايان كار مفسدان را تباه كردى و آنان را نابود ساختى ... تا بر محمّد و آل محمّد درود بفرستى و شيعيانم را از كسانى قرار دهى كه امانت ولايت را پذيرفتند و با صداقت پاسدار اين وديعه الهى بودند و زبانشان جز به حق گويا نگشت و آنان را ايمنى جاودانه بخشيدى .
پروردگارا! من براى شيعيانم از تو توفيق اهل هدايت ، اعمال اهل يقين خلوص اهل توبه ، عزم اهل صبر، تقيّه اهل ورع و كتمان صدّيقين را مى خواهم .
پروردگارا! در دل شيعيانم بيمى انداز كه آنان را از معصيت كارى باز دارد و به طاعت تو مشغول كند تا آنكه به كرامت تو دست يابند و در جهت رضاى تو پند گويند و خالصانه توبه كنند و آنان را محبوب تو قرار دهد همانطور كه توّابين مورد محبت تو هستند و تا آنكه با حسن ظن در تمام امور بر تو توكّل كنند و با اعتماد كارهايشان را به تو بسپارند.
پروردگارا! طاعت تو در گرو توفيق است و به هيچيك از مراتب نيكى نتوان رسيد جز به وسيله تو.
پروردگارا! اى مالك روز جزا و اى آگاه به نهانى هاى سينه هاى عالميان ، زمين را از پليدى مشركان پاك بفرما و دهان ياوه گويان و تهمت زنندگان به پيامبرت را ببند.
پروردگارا! جباران و تهمت زنندگان را در هم شكن و نابود كن ، و آن تكذيب كنندگان حق را كه آيات الهى را داستان ها و افسانه هاى پيشينيان مى دانستند از صفحه روزگار محو كن ، وعده ات را تحقق بخش كه تو هرگز خلف وعده نمى كنى . و هر حق جوى را گشايش ده كه تو در كمينگاهى .
پروردگارا! به تو پناه مى آورم از هر پوشش و زنگار حق و هر دلى كه از معرفت و شناخت تو دور است و هر انسانى كه به هنگام رنج و معصيت كفر ورزد و هر توصيف كننده عدالت كه عمل او بر خلاف آن باشد و هر جوينده حق كه رفتارش و صفاتش به خلاف حق باشد، از اين موارد و مانند آن به تو پناه مى آورم و براستى كه تو دانا و فرزانه هستى ...)).(63)
امّا در آغاز اين دعاى شريف به توحيد خدا پرداخته و پس از تمجيد او از خداوند پناه و عصمت مى جويد و در هر سختى و رنجى حق را پناهگاه خود مى داند زيرا جز خدا كسى گره گشا نيست و كسى جز او حوادث ناگوار را از امام دفع نمى كند. همچنين حضرت از هر جبار سركشى كه پايبند هيچ عهد و سوگندى نيست و براى خدا، وقار و ارزشى قائل نمى باشد به خداوند پناه مى برد.
امّا در اين دعا براى شيعيان توفيق و استوارى و دورى از شرّ و غرور را مى خواهد تا آنان اسوه هاى خوبى باشند براى ساير مسلمانان در سلوك راه حق . در پايان حضرت اهل شرك و نفاق را كه از آيات الهى روى گردان شده اند آنها را به مسخره مى گيرد و نفرين مى كند.
- پاورقی-
61-(( مهج الدعوات و المصباح . ))
62-(( مهج الدعوات و المصباح . ))
63-(( مهج الدعوات و مصباح )) كفعمى .
دعاهاى حضرت در قنوت نمازشان
- بازدید: 720