دلالت حدیث منزلت بر خلافت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

شیعه میگوید علی علیه السلام بعد از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مستحق خلافت بوده است به این دلیل که پیامبر فرمود: علی نسبت به من بمنزله هارون نسبت به موسی است اما میبینیم که هارون جانشین موسی نشد و قبل از او وفات یافته و جانشین موسی یوشع بن نون بوده است. پس در واقع این دلیل شیعه بر باد است.

جواب
همان طور که قبلاً هم گذشت روایت منزلت یعنی همین روایت مذکور در سؤال، علاوه بر نقل در تمام کتب روایی شیعه با اختلاف کمی در اکثر بلکه تمام کتب روایی اهل سنّت نیز ذکر شده است.
منابعی چون صحیح بخاری، صحیح مسلم، مسند احمد حنبل، سنن ترمذی، سنن ابن ماجه، جامع الاصول ابن اثیر، کنز العمال، ینابیع المودّة، مناقب ابن مغازلی و... همگی این روایت را نقل کرده‌اند.
متن روایت:
(خرج رسول الله  صلی الله علیه و آلهمع الناس فی غزوه تبوک فقال له علی: اخرج معک؟ فقال له نبی الله لا فبکی علی فقال له: اما ترضی أن تکون منی بمنزلة هرون من موسی الّا انک لست بنبیٍّ انه لا ینبغی ان اذهب الّا و انت خلیفتی.)[1]
رسول اکرم صلی الله علیه و آله به همراه مردم برای غزوه تبوک خارج شدند علی علیه السلام عرض کردند: آیا من هم با شما همراه شوم رسول اکرم صلی الله علیه و آله اجازه ندادند در این حال حضرت علی علیه السلام (به علامت حزن) گریه کردند رسول خداصلی الله علیه و آله نیز فرمودند: آیا راضی نمی شوی که برای من مانند هارون برای موسی باشی و تنها فرق تو با هارون اینست که تو پیامبر نیستی. بدان سزاوار نیست که من به جائی بروم مگر اینکه تو خلیفه من باشی.
 
وجه دلالت حدیث منزلت بر خلافت حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام  
1 ـ باید گفت همان طور که هارون در زمان حیات موسی خلیفه او بر قومش بود امام علی علیه السلام خلیفه ی رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر مسلمینِ باقی مانده در شهر در زمان جنگ تبوک شدند حال کسی که در زمان حیات رسول خداصلی الله علیه و آله جانشین ایشان می گردد و چنان مدال افتخاری را دریافت می کند (منظور حدیث منزلت است) آیا از همه بر جانشینی ایشان در زمان وفاتشان سزاوارتر نیست.
2ـ درست است که کسان دیگری هم در بعضی از نبردها خلیفه ی رسول اکرم صلی الله علیه و آله در مدینه می شدند لکن تنها کسی که مفتخر به حدیث (انت منی بمنزله هرون من موسی) گشته امام علی علیه السلام می باشند و همچنین در جنگ های دیگر وجود امیرالمؤمنین علی علیه السلام مورد نیاز بوده و هیچ‌گاه حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام به غیر از جنگ تبوک در مدینه نماندند.
3ـ جانشینی امام علی علیه السلام به همراه حدیث (انت منی بمنزله هارون من موسی) دلیل بر حق بودن ایشان برای خلافت است و این اثر در جانشینی بدون این حدیث نمی باشد. بله افراد دیگری نیز به جای پیامبرصلی الله علیه و آله در مدینه جانشین شده اند اما هیچ یک به این چنین نصّی مفتخر، نشده اند. که کسی بگوید دیگران همدر مواقعی به جای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مدینه مانده اند.
4ـ آیا کسی که به جای پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه خلافت می کند آن هم در زمان حیات ایشان و حدیث منزلت برای او صادر می شود از کسی که حتی برای رساندن سوره برائت لیاقت ندارد برای جانشینی رسول اکرم صلی الله علیه و آله سزاوارتر نیست، و اصلاً بگویید آیا در منبعی یافت می شود که ابابکر و یا عمر حتی برای یک بار هم که شده به جای پیامبر خلافت کرده باشند؟ به جان رسول خداصلی الله علیه و آله هیچ کتابی چنین دروغی را ثبت نکرده است.
5ـ مطلب دیگری که در بررسی آیات حضرت موسی و هارون به فضل خدا به آن اشاره می کنیم این است که موسای پیامبر هارون را به عنوان خلیفه خویش در زمان حیات خود معرفی می کند حال علت اینکه او پس از موسی به خلافت نمی رسد این بود که زودتر از موسی از دنیا رفت و پس از موسی نبود که اگر بود مسلماً پس از مرگ موسی نیز خلیفه‌ی او می شد اما حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام مانند هارون که در حیات موسی خلیفه او بود در زمان حیات پیامبرصلی الله علیه و آله خلیفه و جانشین ایشان شدند و به علاوه پس از وفات پیامبرصلی الله علیه و آله زنده بودند پس در اصطلاح مانع مفقود بوده ولی عده ای حق او را غصب کرده و از مقام الهی اش منع کردند.
در واقع کسی که در زمان حیات شخصی به خلافت او برسد از آنکس که پس از مرگ او به خلافت برسد افضل است و در اصل خلافت تفاوتی نمی کند که آن رسول زنده باشد ولی غایب و یا اینکه از دنیا رفته باشد، پس نمی توان ایراد گرفت که حدیث، نصّ بر خلافت حضرت علی علیه السلام نیست به دلیل اینکه هارون زودتر از موسی از دنیا رفته است زیرا هارون در زمان غیبت موسی که در حکم با مرگ او تفاوتی نمی کند خلیفه او شده است.
6 ـ هارون از نظر آیات قرآنی دارای مناصب زیر بوده است:
الف ـ نبی خدا:(و وهبنا له من رحمتنا اخاه هرون نبیاً.)[2]
و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش هارون را مقام نبوت عطا کردیم.
ب ـ وزیر موسی: (و اجعل لی وزیراً من اهلی هرون اخی.)[3]
و از اهل من هارون، برادرم را وزیر و معاون من قرار بده.
ج ـ اهل موسی:(و اجعل لی وزیراً من اهلی هرون اخی.)[4]
و از اهل من هارون، برادرم را وزیر و معاون من قرار بده.
د ـ مورد سلام خدا واقع شده: (سلام علی موسی و هرون.)[5]
سلام و تحیّت بر موسی و هارون باد.
هـ ـ برادر موسی:(ثم ارسلنا موسی و اخاه هرون بآیاتنا.)[6]
پس آنگاه موسی و برادرش هارون را با آیات مان فرستادیم.
و ـ خلیفه موسی:(و قال موسی لاخیه هرون اخلفنی فی قومی.)[7]
و موسی به برادرش هارون گفت: تو جانشین من در قوم من باش.
زـ یار و مددکار موسی:(و اخی هرون هو افصح منی لساناً فارسله معی ردءاً یصدقنی انی اخاف أن یکذبون قال سنشدّ عضدک بأخیک.)[8]
و برادرم هارون که فصیح تر از من سخن می گوید را با من بفرست تا پشتیبان من باشد و مرا تصدیق کند و همانا من می ترسم این فرعونیان مرا تکذیب کنند خداوند فرمود (که ما تقاضای تو را پذیرفته) و به همدستی برادرت هارون بازویت را قوی می گردانیم.
ح ـ شریک در تبلیغ رسالت:
(ثم بعثنا من بعد هم موسی و هرون الی فرعون و ملأیه.)[9]
آنگاه بعد از آن رسولان، موسی و هارون را به سوی فرعون و اشراف مملکت او فرستادیم.
(إذهبا الی فرعون انه طغی)[10]
بروید به سوی فرعون که او سخت به راه کفر و طغیان شتافته است.
پس از اثبات این  مقام برای حضرت هارون باید دانست که فقط یکی از این مقامات از حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام سلب شد و با سلب آن یک مقام می توان دیگر مقامات را اثبات کرد.
(انت منّی بمنزله هرون من موسی)یعنی تمام مقامات هارون نیز در حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام وجود دارد.
(إلا انه لا نبی بعدی) با این استثناء و کلمه الّا فقط نبوت را از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام سلب کرده پس در واقع تمام آن منصب ها در وجود نازنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام ثابت است که یکی از این منصب ها خلافت و جانشینی موسی است ولو اینکه این خلافت در زمان حیات او باشد.
7ـ مطلب دیگر اینکه روایت «منزلت» تنها یکی از دلایل و نصوص وارده بر خلافت حضرت ابی الحسن المرتضی علیه السلام بوده و صدها روایت دیگر در کتب خود اهل سنّت موجود است که هر کدام به تنهایی دلیلی محکم بر خلافت الهیه حضرت مولا علیه السلام خواهد بود.
8 ـ به اتفاق شیعه و سنی حدیث «منزلت» در واقعه تبوک صادر شده است و در این غزوه نیز جنگی صورت نیافته است یعنی رسول اکرم در آن جنگ هایی که نیاز به حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام بوده (یعنی تمام غزوات) او را به همراه خویش خارج می کردند ولی در این نبرد به این علت و به علت اینکه عده زیادی از مسلمین در مدینه مانده بودند و در بین ایشان تعداد زیادی از منافقین هم حضور داشتند وجود امام علی علیه السلام در مدینه الزامی[11] بوده، در دیگر جنگ ها نیز رسول خداصلی الله علیه و آله خلیفه ای در مدینه می گذاشتند لکن هیچ کدام مفتخر به حدیثی چون حدیث منزلت نشده اند، لکن وجود این خلیفه ها در مدینه ابطال قول کسانی است که می¬گویند پیامبرصلی الله علیه و آله از دنیا رفتند و خلیفه ای معلوم نکردند! زیرا ایشان در زمان حیات خویش برای مدتی که از شهر خارج می شدند خلیفه معلوم می کردند چگونه برای پس از مرگشان چاره ای نیندیشیده است؟
9ـ اهل سنّت برای اثبات خلافت ابابکر به نمازی که او به جای پیامبرصلی الله علیه و آله در زمان حیات ایشان خوانده است استناد می کنند اما اولاً در صورت وقوع چنین حادثه ای از روایات طبری مشخص می شود که این نماز به اجازه رسول خداصلی الله علیه و آله نبوده زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از اطلاع از نمازِ ابابکر با همان حالت مریضی به مسجد رفته و او را عقب زده و در حالت نشسته نماز را اقامه کرده اند[12].
و ثانیاً اگر چنین فضیلتی برای ابابکر ثابت شود بالاتر از آن برای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام  ثابت است زیرا اگر ابابکر یک نماز نصفه و نیمه به جای رسول خداصلی الله علیه و آله خوانده است حضرت علی علیه السلام طبق حدیث منزلت و واقعه جانشینی ایشان در مدینه در غزوه تبوک نمازهای متعددی را به جای رسول خداصلی الله علیه و آله اقامه نموده و مسلمین باقی مانده در مدینه به ایشان اقتدا کرده اند طبری مدت این نمازها را بیش از ده روز نوشته است.[13]
حال شما خواننده گرامی با انصافی که خود دارید به شبهه و جواب های داده شده که شامل 9 مطلب است توجه کرده و راه حق را انتخاب نمائید.
________________________________________
1-  این حدیث با عبارات مختلف درمنابعی چون: صحیح مسلم کتاب الفضائل الصحابه صفحه 1041 حدیث 2404، صحیح بخاری کتاب الفضائل صفحه 659 حدیث 3706 سنن ترمذی کتاب المناقب باب 21 حدیث 3733صفحه 980 وبسیاری از کتب معتبر اهل سنت، یافت می¬شود.
2-  مریم 53  
3-  طه 29 و30
4-  طه 29 و30   
5- صافات 120
6-  مؤمنون 45      
7- اعراف 142
8- قصص 34 و 35
9- یونس 75
10-طه 43
11- تاریخ طبری 2/144                                     
12- همان2/195
13- تاریخ طبری 2/147

منبع : شیعه حق

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page