آيا ازدواج دو دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) با عثمان صحت دارد ؟

(زمان خواندن: 11 - 21 دقیقه)

سؤال كننده : میلاد فنائی

پاسخ :
یكی از فضیلت هایی كه برای عثمان بن عفان نقل كرده اند ، ازدواج با دو دختر نبی مكرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم به نام های رقیه و ام كلثوم است . در این باره نظریات مختلفی وجود دارد ، اهل سنت با قاطعیت تمام بر آن پافشاری می كنند ؛ اما از طرف دیگر برخی از محققین شیعه بر این اعتقاد هستند كه همسران عثمان هیچ كدامشان دختر پیامبر نبودند ؛ بلكه ربیبه آن حضرت و دختران خواهر حضرت خدیجه بوده اند و برای این احتمال دلایلی نیز ذكر كرده اند كه ما بدون هیچگونه اظهار نظر این دلایل را به صورت مختصر نقل و قضاوت به عهده خوانندگان گرامی وا می گذاریم .
دوستان عزیزی كه مایل به تحقیق بیشتر در این باره هستند می توانند به این كتاب ها مراجعه بفرمایند : ازواج النبی و بناته ، تألیف الشیخ نجاح الطائی و الصحیح من سیرة النبی الأعظم نوشته سید جعفر مرتضی و... .
اما دلایلی كه در این باره آورده شده است :
1 . عدم وجود رابطه صمیمانه بین پیامبر و دیگر دختران آن حضرت :
با رجوع به سیره نبی مكرم اسلام و دقت در آن ، در می یابیم كه روایات بسیاری از رابطه بسیار صمیمانه نبی مكرم اسلام و دختر بزرگوارش صدیقه طاهره سلام الله علیها حكایت می كند ؛ تا جایی هر زمانی پیامبر اسلام به سفر می رفت ، آخرین كسی كه با او خدا حافظی می كرد ، فاطمه زهرا بود و وقتی از سفر بر می گشت ، قبل از هر كاری به دیدار فاطمه می رفت و در خانه او را می زد . روایات فراوانی در كتاب های شیعه و سنی این رابطه بسیار صمیمانه را ثابت می كند ؛ از جمله بسیاری از علمای شیعه و سنی یكی از القاب آن حضرت را « ام أبیها » نقل كرده اند . ابن حجر عسقلانی در تهذیب و الإصابه ، ذهبی در سیر اعلام النبلاء و الكاشف خود نوشته اند : فاطمة الزهراء ... كانت تكني أم أبيها .
(الإصابة - ابن حجر - ج 8 - ص 262 و سير أعلام النبلاء - الذهبي - ج 2 - ص 118 - 119 و الكاشف في معرفة من له رواية في كتب الستة - الذهبي - ج 2 - ص 514 و تهذيب الكمال - المزي - ج 35 - ص 247 و أسد الغابة - ابن الأثير - ج 5 - ص 520 و الاستيعاب - ابن عبد البر - ج 4 - ص 1899)

اما هیچ روایتی ؛ حتی یك روایت ضعیف نیز در كتاب های شیعه و سنی نقل نشده است كه پیامبر اسلام حتی یكبار درِ خانه رقیه و ام كلثوم را زده باشد . چرا پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم این رابطه بسیار صمیمانه را با دیگر دختران خود نداشته است ؛ نه در مدینه و نه حتی در مكه ؟ مگر نه این كه به ادعای اهل سنت آن ها نیز یادگار خدیجه بودند ؟
هر چند كه فاطمه زهرا از هر نظر از تمامی زنان عالم متمایز بوده است ؛ ولی اگر پیامبر دختری غیر از فاطمه داشت ، شایسته بود كه این رابطه صمیمانه بین آن ها نیز وجود داشته باشد .
و یا در زمانی كه كفار قریش پیامبر اسلام را آزار و اذیت می كردند ، دیگر دختران رسول خدا كجا بودند كه از پدر حمایت كنند ؟ بخاری و مسلم در صحیحشان نوشته اند :
عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ بَيْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُصَلِّي عِنْدَ الْبَيْتِ وَأَبُو جَهْلٍ وَأَصْحَابٌ لَهُ جُلُوسٌ وَقَدْ نُحِرَتْ جَزُورٌ بِالْأَمْسِ فَقَالَ أَبُو جَهْلٍ أَيُّكُمْ يَقُومُ إِلَي سَلَا جَزُورِ بَنِي فُلَانٍ فَيَأْخُذُهُ فَيَضَعُهُ فِي كَتِفَيْ مُحَمَّدٍ إِذَا سَجَدَ فَانْبَعَثَ أَشْقَي الْقَوْمِ فَأَخَذَهُ فَلَمَّا سَجَدَ النَّبِيُّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَضَعَهُ بَيْنَ كَتِفَيْهِ قَالَ فَاسْتَضْحَكُوا وَجَعَلَ بَعْضُهُمْ يَمِيلُ عَلَي بَعْضٍ وَأَنَا قَائِمٌ أَنْظُرُ لَوْ كَانَتْ لِي مَنَعَةٌ طَرَحْتُهُ عَنْ ظَهْرِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَالنَّبِيُّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سَاجِدٌ مَا يَرْفَعُ رَأْسَهُ حَتَّي انْطَلَقَ إِنْسَانٌ فَأَخْبَرَ فَاطِمَةَ فَجَاءَتْ وَهِيَ جُوَيْرِيَةٌ فَطَرَحَتْهُ عَنْهُ ثُمَّ أَقْبَلَتْ عَلَيْهِمْ تَشْتِمُهُمْ .(صحيح البخاري - البخاري - ج 1 - ص 65 و صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 5 - ص 179)

از ابن مسعود روایت شده است كه گفت : هنگامی كه پیغمبر اكرم صلّی اللّه علیه و آله در برابر خانه كعبه نماز می گزارد ، ابو جهل و همدستانش در نزدیكی خانه نشسته بودند و یك روز قبل از آن ، بچه شتری نحر شده بود . ابو جهل به همدستان خود گفت : كدامیك از شما حاضر است برود و شكمبه آن شتر را بیاورد و هنگامی كه محمد صلّی اللّه علیه و آله در سجده است ، آن ها را روی شانه او بیفكند ؟ بدترین آنها پیشقدم شد و دستور ابو جهل را عملی ساخت . در حالی كه پیغمبر اكرم صلّی اللّه علیه و آله در سجده بود ، آن شكمبه آلوده را روی شانه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله افكند . ابو جهل و همدستانش از مشاهده این منظره بسیار خندیدند به طوری كه بعضی از آن ها از شدت خنده به روی دیگری می افتاد !
ابن مسعود می گوید : من در این هنگام گوشه ای ایستاده بودم و جریان را مشاهده می كردم ، لیكن جرئت آن را نداشتم كه شكمبه را از روی شانه حضرتش بردارم . پیغمبر اكرم صلّی اللّه علیه و آله همچنان در حال سجده بود و سر از سجده برنمی داشت تا این كه مردی به حضور حضرت زهرا علیها السّلام شتافت و جریان را به عرض رسانید . حضرت فاطمه علیها السّلام در حالی كه از شنیدن این سخن به شدت ناراحت شده بود ، آمد و آن را از روی دوش حضرت رسول اكرم صلّی اللّه علیه و آله برداشت و آن ها را مورد شماتت و ملامت قرار داد .
در تمامی گرفتاری هایی كه برای نبی مكرم اسلام پیش می آمد ، تنها كسی كه می آمد پدر را دلداری می داد ، زخم های او را مداوا می كرد ، فاطمه زهرا بود . اگر آن ها نیز دختر رسول خدا بودند ، شایسته بود كه آن ها نیز فاطمه را در دفاع از پدر یاری كنند .
بعد از جنگ احد كه صورت نبی مكرم زخمی شده بود ، رقیه و ام كلثوم كجا بودند كه همانند فاطمه بیایند و زخم های پدر را شستشو بدهند ؟
مگر نه این كه به قول آن ها ، آن دو نیز دختران پیامبر بودند ؛ پس چرا هیچ نوع رابطه ای بین پیامبر اسلام با دختران دیگرش نقل نشده است ؟

2 . در قضیه مباهله كه پیامبر تمام بستگان درجه یك خود را انتخاب كرد ، چرا دیگر دختران خود را نبرد و از بین «نساء» خود فقط فاطمه را انتخاب كرد ؟
مسلم در صحیح خود می نویسد :
عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ سَعْدًا فَقَالَ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسُبَّ أَبَا التُّرَابِ فَقَالَ أَمَّا مَا ذَكَرْتُ ثَلَاثًا قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأَنْ تَكُونَ لِي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ ... وَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ { فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ } دَعَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلِيًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فَقَالَ اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي .(صحيح مسلم ، ج 5 ، ص 23، كتاب فضائل الصحابة ، باب من فضائل علي بن أبي طالب، ح 32)

عامر بن سعد بن ابی وقاص از پدرش (سعد بن ابی وقاص) نقل كرده است كه معاویه سعد را امر كرد و گفت : تو را چه مانع است كه ابوتراب (علی بن ابی طالب علیه السلام) را دشنام دهی ؟ (سعد) گفت : من سه چیز (سه فضیلت) را از او در خاطر دارم ، كه رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ درباره وی فرموده است ، هرگز وی را دشنام نخواهم داد. چنانچه من یكی از این سه فضیلت را می داشتم از شتران سرخ مو برایم محبوبتر بود ... وقتی این آیه نازل گردید : (... فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم ...) پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ علی و فاطمه و حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ را فراخواند و فرمود : «خدایا، اینان اهل من هستند ».
آیا «نساءنا » شامل دیگر دختران پیامبر نمی شد ، یا پیامبر دختر دیگری غیر از صدیقه طاهره نداشت ؟

3 . چرا هیچ كس از دیگر دختران پیامبر خواستگاری نكردند ؟
قضیه دیگری كه بطلان این قضیه را روشن می كند ، این است كه در هیچ جایی از تاریخ ثبت نشده است كه در مدینه ، احدی از مهاجرین و یا انصار به خواستگاری ام كلثوم رفته باشد ؛ با این كه برای خواستگاری از فاطمه زهرا و رسیدن به افتخار دامادی پیامبر ، بر یكدیگر پیش دستی می كردند و هر كس دوست داشت این افتخار نصیب او شود . آیا ام كلثوم دختر پیامبر نبود یا اصلاً چنین دختری وجود خارجی نداشت ؟

4. حرمت جمع بین دختران رسول خدا و دختران دشمن خدا :
علما و محدثین اهل سنت برای خرده گیری از امیر المؤمنین علیه السلام نقل كرده اند كه آن حضرت در زمانی كه فاطمه سلام الله علیها همسر او بود ، دختر ابو جهل را نیز خواستگاری كرد . این امر باعث شد كه صدیقه طاهره ناراحت شده و شكایت خود را پیش پیامبر ببرد !! پیامبر اسلام وقتی از این قضیه با خبر شدند ، با عصبانیت به مسجد آمد و فرمود :
وَإِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَإِنِّي أَكْرَهُ أَنْ يَسُوءَهَا وَاللَّهِ لَا تَجْتَمِعُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَبِنْتُ عَدُوِّ اللَّهِ عِنْدَ رَجُلٍ وَاحِدٍ .(صحيح البخاري - ج 4 - ص 212 - 213)
فاطمه پاره تن من است ، من دوست ندارم كسی او را ناراحت كند ، به خدا قسم نباید دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا در نزد یك نفر جمع شود .
و در روایت دیگری نوشته اند كه آن حضرت فرمود :
إِلَّا أَنْ يُرِيدَ ابْنُ أَبِي طَالِبٍ أَنْ يُطَلِّقَ ابْنَتِي وَيَنْكِحَ ابْنَتَهُمْ فَإِنَّمَا هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي يُرِيبُنِي مَا أَرَابَهَا وَيُؤْذِينِي مَا آذَاهَا .(صحيح البخاري ج 6، ص 158، ح 5230، كتاب النكاح، ب 109 - باب ذَبِّ الرَّجُلِ عَنِ ابْنَتِهِ، فِي الْغَيْرَةِ وَالإِنْصَافِ و صحيح مسلم، ج 7، ص 141، ح 6201، كتاب فضائل الصحابة رضي الله تعالي عنهم، ب 15 -باب فَضَائِلِ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِيِّ عَلَيْهَا الصَّلاَةُ وَالسَّلام)

علی (علیه السلام) اگر می خواهد دختر ابوجهل را بگیرد ، باید دختر من را طلاق بدهد . فاطمه پاره تن من است ، آن چه كه موجب رنجش فاطمه بشود ، مرا می رنجاند ... .
از آن جایی كه بحث تنقیص مقام امیرالمؤمنین علیه السلام در میان است ، علمای اهل سنت این قضیه را با آب و تاب فراوانی نقل كرده اند ؛ غافل از این كه عثمان بن عفان نیز عملاً بین دختران پیامبر و دختران دشمان خدا نه یكبار كه چندین بار جمع كرده است .
رملة بنت شیبة ، یكی از همسران عثمان است كه در مكه با او ازدواج كرد و از كسانی بود كه همراه عثمان به مدینه مهاجرت كرد . ابن عبد البر در این زمینه می نویسد :
رملة بنت شيبة بن ربيعة كانت من المهاجرات هاجرت مع زوجها عثمان بن عفان.(الاستيعاب ، ج 4 ، ص 1846 رقم 3345)
رملة ، دختر شیبه از كسانی بود كه همراه همسرش عثمان به مدینه مهاجرت كرد .
و شیبة از دشمنان پیامبر اسلام است كه در جنگ بدر به هلاكت رسیده است ؛ چنانچه ابن حجر می نویسد :
رملة بنت شيبة بن ربيعة بن عبد شمس العبشمية قتل أبوها يوم بدر كافرا .(الإصابة، ج 8، ص 142 - 143 رقم 11192)

رمله ، دختر شیبه ... پدرش در جنگ بدر كشته شد ، در حالی كه كافر بود .
در حالی كه نوشته اند در همان زمان رقیه دختر رسول خدا ! نیز همسر عثمان بوده است . ابن اثیر در اسد الغابة می نویسد :
ولما أسلم عثمان زوجّه رسول الله صلي الله عليه وسلم بابنته رقية وهاجرا كلاهما إلي أرض الحبشة الهجرتين ثم عاد إلي مكة وهاجر إلي المدينة .(أسد الغابة، ج 3، ص 376 .)

زمانی كه عثمان اسلام آورد ، رسول خدا دخترش رقیه را به همسری او درآورد ، هر دوی آن ها به سرزمین حبشه مهاجرت كردند ، سپس وقتی از آن جا بازگشتند ، به مدینه مهاجرت كردند .
علاوه براین ، عثمان با أم البنین بنت عیینة و فاطمة بنت الولید بن عبد شمس نیز ازدواج كرده است ؛ در حالی كه پدر هر دوی آن ها نیز در آن زمان از دشمنان خدا بوده اند .
اگر واقعاً جمع بین دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا ، حرام بوده است ، چرا عثمان این عمل حرام را بارها و بارها مرتكب شده است ؟ و اگر حرام نبوده ، چرا پیامبر اسلام به قول اهل سنت اجازه چنین كاری را به امیر المؤمنین نداد و نعوذ بالله می خواست حلال خدا را حرام كند ؟ پس معلوم می شود كه یا قضیه خواستگاری از دختر ابوجهل از اختراعات بنی امیه و برای تنقیص مقام امیر المؤمنین است ، یا پیامبر اسلام دختری غیر از صدیقه طاهره نداشته است ؟

5 . از دلایلی كه دروغ بودن این قضیه را روشن می سازد ، این است كه بسیاری از علمای اهل سنت و از جمله ضیاء المقدسی گفته اند :
عن قتادة ، قال : ولدت خديجة لرسول الله ( صلي الله عليه وآله وسلم ) : عبد مناف في الجاهلية ، وولدت له في الاسلام غلامين ، وأربع بنات : القاسم ، وبه كان يكني : أبا القاسم ، فعاش حتي مشي ، ثم مات ، و عبد الله ، مات صغيرا . وأم كلثوم . وزينب . ورقية . وفاطمة ... .(البدء والتاريخ ، ج 5 ، ص 16 و ج 4 ، ص 139 .)

قتاده گفته است : خدیجه برای نبی مكرم اسلام ، در عهد جاهلیت ، عبد مناف را به دنیا آورد و بعد از اسلام ، دو پسر و چهار دختر به نام های : قاسم ـ به خاطر او كنیه پیامبر را «ابوالقاسم » گذاشتند ، آن قدر زنده بود كه می توانست راه برود بعد از آن فوت كرد ـ و عبد الله كه خردسال فوت كرد ، و ام كلثوم ، زینب ، رقیه و فاطمه را به دنیا آورد .
شهاب الدین قسطلانی بعد از نقل سخن مقدسی می نویسد :
وقيل : ولد له ولد قبل المبعث ، يقال له : عبد مناف ، فيكونون علي هذا اثني عشر ، وكلهم سوي هذا ولد في الاسلام بعد المبعث .(المواهب اللدنية ، ج 1 ، ص 196 .)

گفته اند كه خدیجه قبل از مبعث یك پسر برای او به دنیا آورد كه به او عبد مناف می گفتند ، غیر از عبد مناف بقیه فرزندان پیامبر بعد از مبعث متولد شده است .
و ابن عبد البر در الإستیعاب می نویسد :
وقال الزبير ولد لرسول الله صلي الله عليه وسلم القاسم وهو أكبر ولده ثم زينب ثم عبد الله وكان يقال له الطيب ويقال له الطاهر ولد بعد النبوة ثم أم كلثوم ثم فاطمة ثم رقية .(الاستيعاب - ابن عبد البر - ج 4 - ص 1818 .)
زبیر گفته : نخستین فرزند رسول خدا كه به دنیا آمد ، قاسم بود و او از همه بزرگتر بود ، پس او زینب ، و پس از وی عبدالله كه به وی طیب و یا طاهر نیز می گفتند بعد از نبوت متولد شد ، پس از آن ام كلثوم ، سپس فاطمه و پس از وی رقیه به دنیا آمدند .
از طرف دیگر نوشته اند كه رقیه ، كوچكترین دختر رسول خدا و حتی از حضرت زهرا سلام الله علیها نیز كوچكتر بوده است . چنانچه ابن كثیر دمشقی می نویسد : أكبر ولده عليه الصلاة والسلام القاسم ، ثم زينب ، ثم عبد الله ، ثم أم كلثوم ثم فاطمة ثم رقية ...
بزرگترین فرزند ، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم قاسم ، و پس از آن ، زینب ، عبد الله ، ام كلثوم ، فاطمه و پس از آن رقیه بوده است .
با این تفصیل ، چگونه می توان این سخن اهل سنت را تصدیق كرد كه رقیه با عثمان ازدواج كرده ، بعد با او به حبشه مهاجرت نموده و حتی در داخل كشتی فرزندی از او سقط شده است !!! . با این كه می دانیم ، هجرت اول به حبشه در سال پنجم بعد از بعثت بوده است .
و همچنین بسیاری از علمای اهل سنت نوشته اند كه ام كلثوم رقیه قبل از این كه با عثمان ازدواج كند در عقد پسران أبی لهب بوده اند و بعد از آن كه سوره تبّت در حق أبی لهب نازل شد ، وی به فرزندانش دستور داد كه دختران رسول خدا را طلاق بدهند . ابن أثیر در اسد الغابة می نویسد :
قد زوج ابنته رقية من عتبة بن أبي لهب وزوج أختها أم كلثوم عتيبة بن أبي لهب فلما نزلت سورة تبت قال لهما أبوهما أبو لهب وأمهما أم جميل بنت حرب بن أمية حمالة الحطب فارقا ابنتي محمد ففارقاهما ...(أسد الغابة - ابن الأثير - ج 5 - ص 456)
رسول خدا ، دخترش رقیه را به عتبه پسر أبی لهب و ام كلثوم را به عتیبه پسر دیگر ابولهب داد ، وقتی سوره تبت نازل شد ، ابولهب و همسرش ام جمیل كه همان «حمالة الحطب » باشد ، به پسرانش دستور دادند كه دختران محمد را طلاق دهند . پس آن ها را طلاق دادند ...
در حالی كه می دانیم ، سوره تبت در زمانی نازل شده است كه مسلمین در شعب أبی طالب در محاصره بودند . سیوطی در الدر المنثور می نویسد :
وأخرج أبو نعيم في الدلائل عن ابن عباس قال ما كان أبو لهب الا من كفار قريش ما هو حتي خرج من الشعب حين تمالأت قريش حتي حصرونا في الشعب وظاهرهم فلما خرج أبو لهب من الشعب لقي هندا بنت عتبة ابن ربيعة حين فارق قومه فقال يا ابنت عتبة هل نصرت اللات والعزي قالت نعم فجزاك الله خيرا يا أبا عتبة قال إن محمدا يعدنا أشياء لا نراها كائنة يزعم أنها كائنة بعد الموت فما ذاك وصنع في يدي ثم نفخ في يديه ثم قال تبا لكما ما أري فيكما شيئا مما يقول محمد فنزلت تبت يدا أبي لهب قال ابن عباس فحصرنا في الشعب ثلاث سنين وقطعوا عنا الميرة حتي أن الرجل .(الدر المنثور - جلال الدين السيوطي - ج 6 - ص 408)

و محاصره در شعب أبی طالب در سال ششم بعثت و بعد از هجرت به حبشه بوده است .
با این حال چگونه می توان تصدیق كرد كه همسر عثمان دختر پیامبر بوده است ؟

6 . محمد بن اسماعیل بخاری می نویسد ، شخصی پیش عبد الله بن عمر آمد و از او سؤالاتی كرد ؛ از جمله نظر او را درباره عثمان و امام علی علیه السلام پرسید ، وی در مقایسه بین عثمان و حضرت علی علیه السلام می گوید :
أَمَّا عُثْمَانُ فَكَأَنَّ اللَّهَ عَفَا عَنْهُ وَأَمَّا أَنْتُمْ فَكَرِهْتُمْ أَنْ تَعْفُوا عَنْهُ وَأَمَّا عَلِيٌّ فَابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَخَتَنُهُ ...(صحيح البخاري - البخاري - ج 5 - ص 157)
اما عثمان ، خداوند از گناه او ( فرار عثمان در جنگ احد ) درگذشت ؛ ولی شما دوست ندارید كه او را ببخشید ، اما علی علیه السلام پس او پسر عموی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و داماد او است .
ملاحظه می فرمایید كه دفاع عبدالله بن عمر از عثمان فقط در این مطلب خلاصه می شود كه خداوند از گناه فرار وی در جنگ احد درگذشته است ؛ ولی صحابه ای كه علیه او خروج كردند ، او را نبخشیده و عثمان را كشتند ؛ ولی این كه عثمان داماد پیامبر نیز باشد ، متذكر نمی شود . اما نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام استدلال می كند كه او پسر عموی پیامبر و داماد آن حضرت است .
اگر عثمان داماد پیامبر بود ، باید ابن عمر به آن استدلال می كرد ؛ زیرا وی تمام تلاش خود را می كند كه در برابر هر نوع تهمتی را از عثمان دفع كند و معنا ندارد كه وقتی دلیل قویتری همانند دامادی پیامبر وجود دارد ، وی به دلیل سخیف و ضعیف استدلال كند ؛ زیرا عفو خداوند فقط شامل كسانی می شود كه بعد از فهمیدن زنده بودن پیامبر از فرار دست كشیده و برگشتند و شامل عثمان كه بعد از سه روز برگشت ، نمی شود . حتی اگر فرض كنیم كه عفو خداوند شامل عثمان نیز می شود ، سبب نخواهد شد كه خداوند تمامی گناهان او را كه حتی بعد از آن نیز انجام داده بخشیده باشد ؛ بلكه حد اكثر شامل فرار او در همان جنگ می شود .
بنابراین شایسته بود كه اگر دامادی عثمان صحت داشت ، به آن استناد می كرد .

7 . حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از غصب فدك توسط ابوبكر به مسجد آمد و خطبه غرائی خواند كه بسیاری از علمای اهل سنت آن را نقل كرده اند . آن حضرت در بخش های از این خطبه می فرماید :
أنا فاطمة بنت محمد أقول عودا علي بدء ، وما أقول ذلك سرفا ولا شططا... فإن تعزوه تجدوه أبي دون نسائكم وآخا ابن عمي دون رجالكم ، فبلغ الرسالة صادعا بالرسالة ناكبا عن سنن مدرجة المشركين ، ضاربا لثجهم آخذا بأكظامهم ، داعيا إلي سبيل ربه بالحكمة والموعظة الحسنة .(مناقب علي بن أبي طالب (ع) وما نزل من القرآن في علي (ع) - أبي بكر أحمد بن موسي ابن مردويه الأصفهاني - ص 202 و السقيفة وفدك - الجوهري - ص 142 .)

ای مردم آگاه باشید كه من فاطمه و پدرم محمّد است ، گفتارم تماما یك نواخت از سر صدق بوده و از غلط و نادرستی به دور است ... اگر تحقیق كنید (پیامبر اسلام ) پدر من بود نه پدر زنان شما ، و در عقد اخوّت پسر عموی من بود نه شما .
اگر زنان عثمان دختران پیامبر بودند ، نباید فاطمه زهرا سلام الله علیها كه سرور زنان بهشت است ، چنین سخنی بگوید و از طرف دیگر عثمان نیز می توانست به این سخن حضرت اعتراض كند كه زنان من نیز دختران پیامبر بودند .

8 . ابن الدمشقی و محب الدین طبری می نویسند :
أن رسول الله صلي الله عليه وسلم قال لعلي : أوتيت ثلاثا لم يؤتهن أحد ولا أنا ، أوتيت صهرا مثلي ولم أوت أنا مثلي ، وأوتيت زوجة صديقة مثل بنتي ولم أوت مثلها زوجة ، وأوتيت الحسن والحسين من صلبك ولم أوت من صلبي مثلهما ، ولكنكم مني وأنا منكم .(جواهر المطالب في مناقب الإمام علي (ع) - ابن الدمشقي - ج 1 - ص 209 و الرياض النضرة ج 2 ص 202)

رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) به علی علیه السّلام فرمود : یا علی خدای تعالی سه گونه موهبت به تو عنایت فرموده است كه به من و هیچیك از مردم ، عنایت نفرموده است:
1. پدر زنی مانند من به تو ارزانی داشته است كه به من عنایت نكرده است ؛
2. همسر پاكیزه گوهر راستگو و راست رو به تو مرحمت داشته كه به من عنایت نفرموده است ؛
3 . حسن و حسینی از پشت تو به وجود آورده است كه چنان دو فرزندی از پشت من بوجود نیاورده است ؛ آری ! من از شمایم و شما از من می باشد .
در این روایت پیامبر اسلام به صراحت می گوید كه به احدی غیر از علی علیه السلام پدر زنی مثل من داده نشده است ، معلوم می شود كه پیامبر دختر دیگری نداشته است و گرنه چنین سخنی نمی فرمود .

موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page