تنها امام سامره تنها چه ميكنی

(زمان خواندن: 1 دقیقه)


تنها امام سامره تنها چه ميكنی؟
در كاروان سرای گداها چه ميكنی؟

دارم براي رنگِ تنت گريه ميكنم
پایِ نفس نفس زدنت گريه ميكنم

باور كنيم حرمت تو مستدام بود؟
يا بردن تو بردنِ با احترام بود؟

باور كنيم شأن تو را رَد نكرده است؟
اين بد دهانِ شهر به تو بد نكرده است؟

گرد و غبار، روی تو ای يار ريختند
روی سرِ تو از در و ديوار ريختند

مردِ خدا كجا و اينهمه تحقير، وایِ من
بزم شراب و آيه یِ تطهير، وایِ من

هرچند بين ره بدنت را كشيد و بُرد
دستِ كسی به رویِ زن و بچه ات نخورد

باران نيزه، نيزه نصيب تنت نشد
دست كسی مزاحم پيراهنت نشد

اين سينه ات مكان نشست كسی نشد
ديگر سر تو دست به دست كسی نشد

علی اکبر لطیفیان