اشارات :: شهریور 1383، شماره 64
بازوبند حیدریاش را بر دستش ببند.
اسپند بر آتش بریز تا دودش، چشمهای حسودان را بسوزاند و نظر بد از دو چشم شهلای بنیهاشمیاش دور کند!
یادت نرود
وقتی خواستی جرعههای شیر طیّب و مطهرت را در کام نازنینش بریزی،
زیر لب، ذکر «لا حول و لا قوة الا بااللّه العلی العظیم» را بگویی.
نه یکبار، بلکه بارها آن را به تعداد حروف ابجد نامش ختم کن.
تا خداوند هم تو را در نگهداری از او، حول و قوهای اکبر، عطا کند
و هم از قوت و رشادت و جبروت خویش، در رزق کودکت ببخشد تا آنچه حیدر کرّار علیهالسلام از تو خواسته، برآورده شود.
هنوز شیرینی خاطره تزویجت با حضرت امیر علیهالسلام ، همچون شهد شیرین عسل در زیر زبانت مزّه میکند.
عقیل که علم انساب داشت و شجره نسل به نسل عرب را میدانست، تو را که از قبیله دلاور مردان و پهلوانان عرب بودی، برای برادرش ـ علیبن ابیطالب علیهالسلام ـ که نامش پشت قویترین مردان عرب را میلرزاند، خواستگاری کرد.
تا تو برای او پسرانی رشید و دلاور به دنیا آوری!
از دامان تو، چهار پسر بالا بلند و نیکو صورت به دنیا آمد و نام امالبنین علیهاالسلام ، شایسته تو گردید! اما با امروز که آخرین شاخه نباتت را به آغوش علی مرتضی علیهالسلام ، سپردی و او بر دست و چشم او، با اشک بوسه زد، راز آن تزویج مبارک و این مولود مطهر را نمیدانستی!
شیرت حلال عباس علیهالسلام باد، که قرار است با قربانی شدن پیش پای حسین علیهالسلام فاطمه علیهاالسلام ، تو را نزد زهرای مرضیه علیهاالسلام روسپید کند.
پسرانت به فدای پسر فاطمه علیهاالسلام ، ای اُمالبنین علیهاالسلام ! بهشت، زیر پای مادری چون توست که در دامان خویش فرزندانی را میپروراند که خون خویش را با خون خدا میآمیزند و سر و جان، به عشق ولایت میبازند! فاطمه علیهاالسلام از تو راضی باشد و تو را در غرفه بهشتی خویش، در نزد خود جایگاهی والا مقام عنایت فرماید که چنین علمدار و پهلوانی به حسین علیهالسلام غریب و مظلوم او، هِبِه کردی!
تمام زنان عالم باید به گوشه دامان تو دست توسل بیاویزند، تا شاید به اندکی از آن مقام معرفت حسینی علیهالسلام تو دست یابند، و عشق به حسین علیهالسلام را با شیرشان در رگهای حیات فرزندانشان جاری کنند!
نزهت بادی
متن ادبی «شیرت حلال عباس علیهالسلام باد!»
(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)